استاد «محمدرضا شجریان» ذوالفنون

 

 

موسیقی نو: حمیدرضا ولیان؛ کسانی که در یک رشته و موضوع، خواه علمی، هنری و یا هر فعالیت به مدارج عالی می رسند همه همت و وقت ود را به آن موضوع و رشته اختصاص می دهند. آنقدر دانش و علم گستره دارد که هر چه انسان تلاش کند باز هم مجال برای آموختن و آموزاندن و عرضه خدمت کم است. چه بسیار نویسندگان، مترجمان، هنرمندان، مخترعان، اساتید و پیشگامان شهره و به نام در عرصه بین المللی که وقتی از فعالیت هایشان صحبت می کنند می گویند: «ما تازه اول راهیم.» در این میانه افراد محدودی هستند که با همت و تلاش و کوشش زاید الوصف و البته در سایه عنایت خداوند، قادرند در چند موضوع و رشته متفاوت فعالیت کنند و در همه آن ها حرفی برای گفتن و اثری برای عرضه داشته باشند. استاد «محمدرضا شجریان»، یکی از این افراد است. او در زندگی هنری اش، به حوزه ها و عرصه های مختلف وارد شد و در آن ها به گونه ای با عزم جدی و کسب دانش بود که در طراز یک حرفه ای ظاهر شده است. هنرها و فعالیت هایی که عموما با هنر و فعالیت اصلی اش بیگانه نیست و اگر به ظاهر فاصله ای داشته باشد در ریشه و آثاری که بر آوازش می گذاشت مورد توجه است.

 

قرائت قرآن، اولین هنری که استاد آموخت

اولین هنری که محمدرضا شجریان از کودکی به فراگیری آن پرداخت، هنر قرائت قرآن بود. او آنقدر در این هنر پیشرفت کرد که در نوجوانی در رادیو خراسان تلاوت قرآن می کرد و به گفته خودش در محافل عمومی و خصوصی، قاری مدعو جلسات بود. او را به واسطه پدرش که معلم قرآن شناخته شده ای بود می شناختند و بعدها به جهت توانمندی محمدرضای نوجوان در قرائت قرآن که با صدای خوش و ادای حروف درست و الحانی بجا در دستگاه موسیقی عربی ، قرآن تلاوت می کرد.

جدیت و ممارست او در این هنر به گونه ای بود که به نقل از استاد جلسات قرآنش که تا زمان انقلاب ادامه داشت: « تا آستانه انقلاب، جلسات قرائت قرآن را داشتم، سال پیش از آن در قرآن در کشور اول شدم.» او مقلد سبک «مصطفی اسماعیل» از قراء معروف مصری بود که در موسیقی قرآن و الحان عرب تسلط بالایی داشت و تلاوت هایش، شاهکارهای موسیقی و الحان قرانی است.

آوازخوانی در رادیو و کسوت خواننده موسیقی کلاسیک ایران، محمدرضا شجریان را از قرائت و تلاوت قرآن دور نکرد و هر کجا مجالی بود مجدانه به تکمیل آموزشش می پرداخت. خاطره شاعر و ترانه سرای معاصر، «فریدون مشیری» از همسفری با خوردروی شجریان برای اجرای کنسرت در خراسان، گواهی بر این مدعاست.

مشیری می گوید: «شجریان، نوار تازه یی را که از مصر خواسته بود و برایش فرستاده بودند، در دستگاه پخش اتومبیل گذاشت تا به اتفاق بشنویم، خوش آوازی به بانگ بلند قرآن می خواند و پس از از قرائت هر آیه، فریاد از مرد و زن بر می خواست؛ زیرا که معنای سخن را می فهمیدند. شیوه قرائت او ظاهرا به شیوه ی الازهر معروف بود. نوار را در سکوت کامل شنیدیم، وقتی تمام شد و دفایقی چند گذشت، شجریان با همان شیوه، اما شیرین تر و دلنشین تر، آیاتی چند از قرآن را خواند. حرکت ها، سکون ها و تجوید به اندازه ای زیبا و حیرت آور بود که تنها می توانم بگویم:بی نظیر! »

 

تابلوسازی و گذران ایام پرمشکل زندگی

از دیگر مهارت های هنری محمدرضا شجریان درست کردن حروف و تابلو بود. می گوید: «در مشهد سفارش تابلوهای برنجی می گرفتم و در این زمینه کار می کردم.» او برای تامین معاش خانواده این هنر را در مشهد فراگرفت و به آن مشغول بود. روزهای ابتدایی که دوستش به تهران آمد و سال های اولیه زندگی در تهران، او بخشی از وقتش را برای تامین درآمد از این راه می گذراند. حتی به نقل از استاد، بدهی های مخارج ازدواج را هم از همین راه پرداخت کردند. «برای پرداخت بدهی های عروسی ام، گاهی شب ها تا صبح برای مغازه ها و شرکت ها و غیره تابلو می نوشتم و در ساختن حروف با برنج و مس و آلومینیم تجربه زیادی کسب کرده بودم و از درآمد آن زندگی ام را اداره می کردم تا بدهی ها را پرداختم. البته همسرم خیلی با من همراه بود و با کمک او بر مشکلات مالی یک زندگی بسیار محقر پیروز شدیم.»

 

 

 اجرای قطعه ماندگار و بی نظیر «ربنا»، آلبوم های بیاد پدر و اجرای تلاوت در مراسم ترحیم پدر در سال های بعد نشان از تداوم تمرین و پیشگیری او در هنر قرائت قرآن داشت. البته او در این هنر نیز لحن و شیوه خودش را اجرا می کرد. لحنی آمیخته از موسیقی قرآن و آواز ردیف فارسی.

 

 

 

 

 

استاد شجریان و پرورش پرونده

از دیگر هنرهای محمدرضا شجریان، پرنده پروری بود. در سال های اول انقلاب، خصوصا در سال های ۵۹-۶۱، بخشی از وقت خود را به پرنده پروری اختصاص می داد. در منزلش اتاقی داشت که از قناری و مرغ عشق پر بود. آوازش را با آواز قناری ها می آمیخت و داد و ستدی دلنشین در این میانه برپا بود. پیگیری او در این مسیر به گونه ای بود که در یک سفر هنری، با تغییر مسیر سفر، از شمال تا جنوب ترکیه را طی کرد، چراکه شنیده بود آنجا یک نوع قناری وجود دارد که آوازش چنین و چنان است.

 

کوهستان و پژواک صدای استاد

شجریان، گرچه به عنوان کارمند منابع طبیعی در وزارت کشاورزی بود اما کوهنوردی و طبیعت گردی و شکار، بخشی از سرگرمی هایش  بود. حضور در کوهستان، علاوه بر اینکه ورزشی برای ریه هایش بود، فرصتی بود تا آوازش را بدون محدودیت سر دهد و هم آوا با کوهستان، به اوج برساند.

 

 

رسیدن به مدارج عالی در خوشنویسی

او علاوه بر این در خوشنویسی نیز مدارج را طی کرد تا آنکه در پایان شاگردی در محضر حسن میرخانی، و شرکت در آزمون انجمن خوشنویسان ایران، به درجه ممتاز که عالی ترین درجه خوشنویسی انجمن است، رسید. آثاری از خوشنویسی استاد در آلبوم بیداد و کلیپ مقدماتی همنوا با بم، موجود است.  او حتی کارت دعوت عروسی یکی از فرزندانش را نیز با خط خوش خویش نوشت.

 

نمونه خوشنویسی استاد شجریان

 

استاد و ابداع چند ساز جدید

از دیگر مهارت های استاد شجریان، ساز سازی است. او ایتدا این کار را در مشهد و با ساختن ساز سنتور آغاز کرد. در سال های بعد در این مسیر فعالیت های جدی و گسترده داشت به گونه اتی که به تعبیر خودش، کامل ترین کارگاه نجاری و ساز سازی را از جهت تجهیزات و ابزار و لوازم دارد. بیشترین سازهایی که شجریان ساخت مربوط به ساز سنتور بود. یکی از موارد مورد توجه او در سفرهای خارجی، بررسی سازهای سایر نقاط جهان است. از نزدیک ساختار، کارکرد و صدای سازها را بررسی می کرد تا آنکه حاصل بررسی و تحقیق و اجراهای متعدد صحنه ای او را به ابداع سازهایی رساند که صدای آنها در موسیقی ایران خالی است. این موضوع نیازمند یادداشت مستقلی است که در آینده به آن خواهیم پرداخت.

 

گلهایی که به دست استاد پرورش یافتند

شجریان در پرورش گل و گیاه نیز به سان یک پروش دهنده حرفه ای بلکه بالاتر ظاهر شد. یکی از دل مشغولی های همیشه او فراهم آوردن بذر گل های از نقاط مختلف جهان و پرورشش در گلخانه اش بود. به عنوان نمونه او بیش از چند ده گونه از شمعدانی را پرورش می داد. علاوه بر پرورش گل او به باغ سازی و باغبانی نیز وارد شد و با بررسی شیوه ها و سبک های باغ سازی در جهان به طراحی باغش پرداخت. از میان باغ های جهان به باغ سازی ژاپنی بسیار علاقه داشت.

 

استاد محمدرضا شجریان گرچه مهندس نبود و دررشته های فنی فارغ التحصیل نشد اما صدابردار قابل و توانمندی نیز بود که در سال های رادیو علاوه بر آنکه توانایی داشت نوارهایش را خودش ادیت کند در تنظیم صدای استودیو صاحب نظر بود. این ویژگی در کنسرت های او نیز همواره مطرح بود و شجریان، کار تنظیم صدای سالن را شخصا بر عهده داشت.

فعالیت های متنوع دیگر همچون نقاشی و عکاسی و … نیز در فهرست فعالیت های او قرار دارند اما بیش از همه توجه به این نکته مهم است که غالب فعالیت هایی که شجریان انجام می داد به گونه ای مکمل و مرتبط با آواز و موسیقی بود و به او برای توانمندی در فعالیت اصلی و حرفه ای اش کمک می کرد، با این تفاوت که روح محقق و جستجو گر او در سایر هنرها نیز از او شخصیتی مورد توجه و احترام ساخت چرا که سعی اش بر این بود که در آن ها مدارج بالا را طی کند و یادگیری و آموزش را در آن ها همواره برای خودش فرض پابرجا می دانست. سخن از استاد محمدرضا شجریان و ابعاد زندگی هنری او را در مجال و نوشتاری دیگر پی خواهیم گرفت.