همنوازی علی قمصری با استاد دوتارنوازی در قالب پروژه «تار ایرانی»

همنوازی دوتارنوازی

 

پنجاه و هفتمین گامِ «تار ایرانی» با اجرای علی قمصری به شهر کاشمر رسید. قمصری در این شهر با حسن عابدینی (نوازنده پیشکسوت) همنوازی کرد و با دوستدارن موسیقی در کاشمر دیدار داشت.

به گزارش موسیقی نو به نقل از  ایلنا، پروژه «تار ایرانی» به همت و ایده‌ علی قمصری و با محوریت تارنوازی، طراحی و در حال اجرا است. قمصری در این پروژه به استان‌ها و شهرهای مختلف کشورمان سفر می‌کند و در هر شهر به تارنوازی می‌پردازد. حاصل هر کدام از این سفرها و اجراها به شکل تصویری ضبط و منتشر می‌شود.

قمصری در این سفرها نگاهی ویژه به موسیقی مناطق مختلف دارد. یعنی آثاری که برای اجرا انتخاب می‌کند، معمولا براساس ملودی‌های معروفِ آن منطقه است.

پنجاه و هفتمین گامِ تار ایرانی به اجرای کاشمر اختصاص دارد. قمصری در کاشمر با استاد حسن عابدینی همنوازی کرد و با دوستدارن موسیقی در کاشمر هم دیدار داشت. علی قمصری و استاد حسن عابدینی در همنوازی‌شان قطعه‌ی «مَندُسین» را نواختند.

علی قمصری درباره این اجرا نوشته است: 

«خبر لغو اجرای کاشمر توسط مسئولان، می‌توانست ناامیدی در دل هنردوستان آن شهر ایجاد کند. تصمیم گرفتم به شهر بروم و افتخار ضبط با استاد عابدینی، پیشکسوت موسیقی و دیدار با هنرمندان کاشمر را از دست ندهم. درهای بسته‌ی شهر، به باز شدن درهای یک شهرک صنعتی خارج از کاشمر و استقبال غافلگیرکننده‌ی هنرمندان و کارکنان محترم انجامید. در یک کارخانه به نام نیلبرگ که بوی هنر می‌داد اجرای هنرمندان کاشمر را به تماشا نشستیم، تمرین کردیم و سپس برای ضبط به شهر رفتیم. قبل از ورود به آنجا با خود می‌گفتم موسیقی از شهر به شهرک صنعتی تبعید شد. اما پس از ورود به آن کارخانه متوجه شدم که اتفاقا باید از مسئولان تشکر کرد که با بی‌مهریشان باعث آشنایی من با این پرسنل باشخصیت و هنردوست شدند.»

در اجرای آهنگ «مَندُسین» حمیدرضا یوسفی با نواختنِ پرکاشن و امیر خدیور و محمد مختاری هم با دوتارنوازی حضور دارند.

«مَندُسین» 

در قدیم ناف بچه‌ها به اسم هم بریده می‌شد. این‌طور نبود که بعدها بگویند ما این دختر را به پسر فلانی نمی‌دهیم. در حکایت خراسانی، فاطمه به اسم مَندُسین به دنیا آمده. پسرعموهای مندسین که رقیبش بودند او را به بازی گُوگَلَه دعوت می‌کنند. پسر عموی مندسین می‌آید و می‌گوید، ماه چه نوری دارد امشب. تفنگت را بده که می‌خواهم ماه را تیر کنم (به ماه شلیک کنم). مندسین تفنگ «برنو» را خالی می‌کند و به پسر عمویش می‌دهد. پسر عمو هم یک گلوله از جیبش توی تفنگ می‌گذارد و به سینه‌ی مندسین می‌زند. بعد می‌گوید: ماهی که گفتم این است! مندسین روی اسبش سوار می‌شود و خودش را به مادر می‌رساند. وقتی جنازه‌ی مندسین به مادر می‌رسد، خواهر مندسین یک‌طرف می‌نشیند و مادرش طرف دیگر و می‌خواند: «صدبار گفتوم مادر مرو/ ننه‌یْ همرایْ قومای کافر مرو/ پسر عمویِ کافرت ننه / گُلّهَ زِده‌ور جگرت / اَرمون از قدّ سوْرت / ننهً مادر.»

پیش از این قرار بود که علی قمصری در تاریخ جمعه ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ در شهر کاشمر اجرایی برای عموم داشته باشد که این اجرا با وجود دریافت مجوزهای لازم، از سوی مسئولان کاشمر لغو شد.

علی قمصری در قالب پروژه «تار ایرانی» تاکنون به شهرهایی مانند قزوین، تهران، شیراز، تبریز، اردبیل، کردستان، کرمانشاه، ایلام، خرم‌آباد، بروجرد، سنندج، صحنه، کنگاور، قوچان، گرگان، خوزستان، تربت‌جام، شهرکرد، مشهد، نیشابور، توس، بجنورد، مهاباد، شوشتر، بندرعباس، قم، کرمان، جلفا، قشم، رفسنجان، میبد، بابل، بم، یزد، رشت، ساری و بهشهر سفر کرده است.