زنان خواننده و حسرت اجرا در «کنسرت بانوان»

 

 

 

 

 

موسیقی نو: سروش بیمانی؛ بعضی از تصمیمات و قوانین نوشته و نانوشته و شیوه نامه ها در کشور ما از ابتدای اجرا تا ادامه که ممکن است دهه ها ادامه یابد، معلوم نیست بر چه اساس، مبنا و پایه ای انجام می شود. قصد طولانی شدن مقدمه را ندارم. یک راست سر اصل مطلب می روم. چرا «کنسرت بانوان» در کشور ما رسمی نمی شود و گهگاهی مجوزی برای اجرا با مخاطب فقط بانوان داده می شود و تا چند سال، دیگر خبری از چنین اجراهایی نیست؟!

شهرتهران به عنوان پایتخت کشور ۱۰۲ فرهنگسرا و خانه فرهنگ دارد. همه این فضاهای فرهنگی هنری یک سالن اجتماعات دارند که کوچکترینشان ظرفیت حداقل ۲۰۰ تماشاگر را داراست. اما با یک تحقیق ساده می توان فهمید که بیشتر روزهای سال، هیچ استفاده ای از این سالن ها نمی شود و بعضا علی رغم داشتن امکانات صوتی و آکوستیکی مناسب، خالی هستند و خاک می خورند.  این همه امکانات و تجهیزات روزی با پول همین مردم توسط شهرداری(سازمان فرهنگی هنری شهرداری) ایجاد شده اند و می توان با قاطعیت گفت که در این چند دهه، به جز موارد خاص، استفاده مفید و عام المنفعه از آن ها نشده است. تالارهای مجهز و استاندارد وزارت ارشاد مانند تالار وحدت، تالار رودکی، فرهنگسرای نیاوران و … را به موارد بالا اضافه کنید. ما برای اجراهای گروههای موسیقی بانوان با مخاطب بانوان مشکل سالن نداریم. از سالنی با ظرفیت ۲۰۰ نفر تا سالن هایی با گنجایش چندهزار نفر.

پس مشکل چیست؟

موضوع دردناک است. چرا موتورسواری برای بانوان ممنوع است؟ رفتن به استادیوم چرا مشکل دارد؟  چرا بانوان از برخی مسئولیت های اجتماعی محروم هستند و ..  قانون نانوشته ای – شاید هم برای خودشان نوشته – دراین چند دهه انگار تمایل دارد زنان را به عنوان جنس دوم و جنس مکمل مرد معرفی کند. قوانین و شیوه نامه ها و دستوراتی که بدون حکم شرعی و بدون توجه و رعایت قانون اساسی، حقوق مسلم بانوان این سرزمین را سلب می کنند و جایگاه زن را که اتفاقا خطیر و در جاهایی مهم تر، حساس تر و تاثیرگذارتر از مرد است را کم ارزش جلوه می دهند.

در کتاب ها می‌خوانیم که اولین خانه‌ها را زن‌ها بنا کرده‌اند و این واقعیتی است که در برخی جوامع روستایی امروز هم شاهدش هستیم. در این جوامع بسیاری از سخت‌ترین امور بر عهده زنان است و شاید کم‌ترین قدردانی هم از ‌آن‌ها نشود. آیا یک زن یا دختر روستایی غیر از اموری که به او محول می‌شود، هیچ دغدغه، ایده و آرزوی دیگری ندارد؟ آیا هیچ‌گاه دلش نخواسته به‌صورت حرفه‌ای یک ورزش یا هنری را دنبال کند؟ اساساً استعداد این گروه در جایی کشف می‌شود؟

 

صداهایی که شنیده نمی شوند

سال هاست در شبکه های اجتماعی به ویژه اینستاگرام-به دلیل قابلیت های رسانه ای- تعدادی از بانوان ایرانی معرفی شده اند که صدای خوبی دارند. تعداد اندکی از آن ها قدیمی تر هستند و توانسته اند به واسطه کنسرت های محدود، شهرتی کسب کنند؛ اما بیشترشان زنان و دخترانی هستند که صدای زیبایشان سال ها فقط در جمع خانواده و دوستان شنیده شده و اگر رسانه های عمومی مانند اینستاگرام پا به عرصه مدیا نمی گذاشتند، جایی برای ارایه هنرشان نمی یافتند. یک خواننده برای ارایه هنرش چه چیزی نیاز دارد. مجوز از مراجع مربوطه بابت ضبط و پخش ترک و آلبوم موسیقی و مجوز برای اجرای صحنه ای. اما یک بانو در ایران نمی تواند این مجوزها را دریافت کند. خواننده جایش روی استیج است و باید نفس به نفس مخاطب اجرا داشته باشد تا ماندگار شود.

حتی اگر به حکم شرع، شنیدن صدای زن برای مرد نامحرم دارای اشکال باشد، پس چرا نمی گذارند خانم ها برای خانم ها بخوانند؟! یا اگر هم گاهی از دستشان دربرود بسیار انگشت شمار است. مسئولان مربوطه، قانون گذاران، سیاست گذاران و … با چه انگیزه و هدفی چنین رویه ای را آغاز کرده و ادامه می دهند؟!!

 

مخاطب گرامی؛ در صورتی که بانوی خواننده گمنامی را می شناسید، در قسمت ثبت نظر، معرفی کنید تا در پایگاه موسیقی نو به زندگینامه و معرفی آثار وی بپردازیم.

/

/