یک گفت و گوی قدیمی با استاد «فرامرز پایور»

 

گفت و گویی که پیش رو دارید را «فرید دهدزی» براساس یک مصاحبه رادیویی که در سال ۱۳۵۴با استاد فرامرز پایور انجام شده، در سال ۱۳۸۹تنظیم و ارائه کرده است.

 

 

موسیقی نو: مصاحبه حاضر به ۳۵ سال پیش همزمان با ۳۵ سالگی افتتاح رادیو، در برنامه ویژه شما و رادیو به تهیه‌کنندگی جناب شاهرخ نادری صورت گرفته است. مصاحبه‌کننده خانم «فروزنده اربابی»، از گویندگان خوش‌نام آن سال‌های رادیو، به ویژه برنامه شما و رادیو بود. در این ویژه‌برنامه چهره‌هایی مانند مرتضی نی‌داود، مجید وفادار، علی‌اکبر شهنازی و… به عنوان نخستین نوازندگان رادیو، نیز حضور داشتند. حضور «فرامرز پایور» در رادیو، آن هم در برنامه شما و رادیو، بسیار جای تعجب است؛ زیرا با توجه به حضور فرامرز پایور در وزارت فرهنگ و هنر و عدم امکان فعالیت کارمندان این وزارت در رادیو، نشان از اهمیت این ویژه‌برنامه و برنامه ویژه دارد. این برنامه اخذ شده، از یک نوار ریل است. ریختگی نوار موجب حذف بخش انتهایی گفتگو از نوار شده است. تلاش بسیاری برای پیدایی بخش پایانی صورت یافت که سرانجامی نداشت. زیرا سخنان پایور مانند سازش، دارای اهمیت است. گواین‌که راوی نقاط اصلی تاریخ موسیقی ایرانی است. بگذریم از این‌که پایور، برخلاف نسل بعد از خود، کم‌سخن، ولی پرساز و کار بود. ساز و کارش، همچون کلام سعدی، خط میر، و ساز استاد جلیل شهناز، پر مغز و نغز است. مصاحبه کوتاه است. اما مطالبی بیان می‌شود که راوی برخی مطالب بدیع تاریخی است؛ از جمله این‌که در ارکستر مجید وفادار ساز سنتور نیز وجود داشت و از همه مهمتر نوازنده این ارکستر خود پایور بود. نکته دیگر این‌که زمانی پایور، رضا شفیعیان را به عنوان بهترین شاگرد سنتور خود برگزیده بود.

درباره استاد فرامرز پایور نکته‌ای عرض می‌شود که ضمن ارتباط با مصاحبه حاضر، بیان‌کننده مطلب مهم، کمتر شنیده شده که هم مرتبط به تأثیر فرامرز پایور در موسیقی ایرانی، به ویژه ساز سنتور و هم روشن‌کننده نقاط مبهم تاریخی است. این مسئله را زیاد شنیده‌اید که «مشیر همایون» شهردار، به عنوان مسئول شورای موسیقی رادیو در دهه سی، طی بخش‌نامه‌ای استفاده از ساز سنتور را در ارکسترها و حتی دونوازی‌ها، ممنوع اعلام می‌کند. شهردار، براساس یکسری از اسناد موجود در رادیو و برخی شواهد، با مرحوم صبا اختلافات بنیادینی داشت. یکی از این اختلاف‌ها، به موضوع ممنوعیت ساز سنتور نیز مربوط بود. صبا با توجه به نفوذی که در رادیو داشت، بدون اهمیت به دستورعمل مشیرهمایون، از این ساز استفاده کرد. نوازنده این ساز هم کسی نبود جز فرامرز پایور.

برنامه‌های مختلفی صبا به همراهی پایور داشت که با خوانندگی خانم آذر عظیما (همسر مرتضی حنانه و خواننده دهه ۱۳۳۰) نیز همراه بود. اقبال از این دست برنامه‌ها، موجب شد که چند ترک از آن‌ها، در برنامه‌های نخستین شاخه گل، نیز پخش شود. درباره برنامه گل‌ها، باید یادآور شد که به اذعان عمده گل‌هاشناسان و تصدیق دست‌اندرکاران برنامه گل‌ها، نخستین برنامه گل‌ها، موسوم به گل‌های جاویدان و سپس با اندکی فاصله، گل‌های رنگارنگ در اواخر سال ۱۳۳۶ بود.

برنامه شاخه گل، سیاست واحدی مانند گل‌های رنگارنگ را مدنظر نداشت. کمتر تولیدی، بیشتر برآمده دیگر برنامه‌های موسیقی، مانند برنامه موسیقی ایرانی، حتی خود برنامه گل‌های رنگارنگ و … بود. البته برخی از برنامه‌هایی که سطح آن متفاوت از گل‌ها بود و مدیریت آن حسین پیرنیا، آن را نمی‌پسندید، به تناوب در شاخه گل، عرضه می‌شد. یا حتی برنامه‌های مؤثر و با ارزش که اساساً متناسب با ساختار هیچ‌یک از برنامه‌های مشخص موسیقی نبود، در این برنامه عرضه می‌شد. تنوع در شاخه گل بسیار زیاد است. تاریخ اجرای آن هم از سال ۱۳۳۷ به بعد، حتی در سال‌هایی غیر منظم، پخش می‌شد. شمارگان ۱ و ۲ شاخه گل، مختص به برنامه‌های اجرا شده صبا، پایور و عظیما بود. این اجراها به سال ۱۳۳۵ برمی‌گردد. بنابراین به لحاظ اجرایی می‌توان شاخه گل را نخستین برنامه‌های اجرایی مربوط به گل‌ها دانست. نتیجه این‌که پایور بعد از حبیب سماعی، نخستین نوازنده رسمی رادیو بود. افزون براین نخستین نوازنده برنامه گل‌ها نیز محسوب می‌شود. این است که هرجای تاریخ موسیقی معاصر را دست بگذاریم، نام فرامرز پایور همچون نگین انگشتری می‌درخشد.

 

 

آقای پایور؛ شنوندگان رادیو دیرگاهی است که نام شما را از رادیو شنیده‌اند. ضمن این‌که شما از نخستین نوازندگان سنتور در رادیو هستید. خودتان را بیشتر معرفی کنید!

– فرامرز پایور: من در سال ۱۳۱۱ در تهران، در خانوده‌ای از فرهنگ و هنر بدنیا آمدم. پدرم علی پایور استاد زبان فرانسه در مدارس و دانشگا‌ها بود. همچنین ایشان نقاش زبردستی نیز بود. من تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدرسه دارایی و دارالفنون گذراندم.

 

 

چگونه و از چه طریق با موسیقی آشنا شدید و شروع به کار موسیقی کردید؟

– حدوداً در سال ۱۳۲۵ با توجه به این‌که در خانه ما بسیاری از اساتید رفت‌وآمد داشتند، من با مرحوم ابوالحسن صبا آشنا شدم و توانستم سنتور و ردیف موسیقی را نزد ایشان تعلیم ببینم. اما اوائل کار من به سال ۱۳۳۴ بر می‌گردد. بعد از دوره تحصیلی که من خدمت استاد صبا داشتم، مدت کوتاهی در ارکستر مجید وفادار به عنوان نوازنده سنتور، همکاری می‌کردم و این کار برای من از لحاظ دشیفر و همنوازی در ارکستر، خیلی کار خوب و مفید – البته مدت این همکاری کوتاه بود. بعد از آن با علاقه‌ای که به کار سنتور داشتم. استاد بزرگم ابوالحسن صبا، لطف فرمودند و از من خواستند که به اتفاق ایشان برنامه‌هایی را در رادیو با هم اجرا بکنیم. کار رسمی من در همان موقع با رادیو آغاز شد [سال ۱۳۳۵]. چند نمونه از آن کارها هم در آرشیو رادیو موجود است که به همراهی ساز [ویلون] استاد صبا و گاهی هم آواز خانم عظیما، ضبط و تهیه شده است.

 

 

تا آن‌جایی که من میدانم: شما فعالیت‌های بی‌شماری در وزارت فرهنگ و هنر نیز داشته‌اید. درباره این فعالیت‌ها بفرمایید!      [پایور در سال ۱۳۳۵ در اداره کل هنرهای زیبا استخدام می‌شود. هنرمندان این اداره، بعد از تأسیس وزات فرهنگ و هنر در سال ۱۳۴۱ به این وزارت منتقل می‌شوند. استاد پایور از همان سال به عنوان آهنگساز، نوازنده و مدرس، کارمند عالی-رتبه در آن‌جا مشغول به فعالیت می‌شوند. البته در همان سال به مدت سه سال، در شرایط مناسبی به کمبریج برای ادامه تحصیل در رشته زبان انگلیسی، از طرف این وزارت بورس می-شوند. در آن‌جا ضمن تحصیل زبان، تحصیلاتی هم در موسیقی اروپایی می‌کنند. گواینکه مستر کلاس‌هایی هم در کالج‌های معروف انگلستان برای معرفی موسیقی ایرانی داشتند]

– بله. بعد از فوت مرحوم صبا، باز سعی کردم معلومات خود را در موسیقی ایرانی بالا ببرم . نزد استاد بزرگ عبدالله‌خان دوامی رفتم و تمامی تصانیف قدیمی را فراگرفتم و یک دوره ردیف آوازی را که ایشان تدریس می‌کردند، به نت درآوردم. بعد پیش آقای موسی‌خان معروفی رفتم و دوره کامل ردیفی ایشان را نیز فراگرفتم. از سویی دوره‌ای از آثار مرحوم درویش‌خان را جمع‌آوری کرده و به نت درآوردم. چندین سال پیش جناب رکن‌الدین مختاری رفتم و آثار وی که شامل ۵۰ قطعه رنگ و پیش‌درآمد می‌شد، جمع-آوری  کرده و به نت درآوردم. پس از آن سعی کردم که آن‌چه که از موسیقی قدیم ما باقی مانده، اما در دسترس نیست، پیدا، جمع‌ کرده و به نوعی فرابگیرم. این موجب شد که اطلاعات وسیعی از موسیقی ایرانی به دست بیاورم و از آن‌ها برای تهیه برنامه‌های رادیو و اجرای کنسرت استفاده کنم. [منظور پایور در پاسخ به سئوال این است که تمامی این فعالیت‌ها در فرهنگ و هنر و زیر نظر آن‌جا بوده است]

 

 

استاد با توجه به مراحلی که شما فرمودید؛ در یادگیری حوزه موسیقی ایرانی طی کردید و اطلاعات زیادی که فراگرفتید، این دقایق ذی‌قیمت بوده و این‌ها نباید بعد از شما با شما از بین برود. آیا فکری کرده‌اید که آن‌چه را که آموختید، آموزش داده و منتقل کنید!

– در این مورد سئوال مخصوصی فرمودید! البته [آن‌چه که جزء موسیقی است هیچ‌گاه از بین نمی‌رود و] این‌ها نباید هم از بین برود. من تمامی آن‌چه که آموخته‌ام، به نت درآورده‌ام. من فکر می‌کنم مؤسسات خودشان پیش قدم شوند و بخواهند مخارج آن‌ها را خود تأمین و ابزار لازم برای انتشار آن فراهم کنند. تا من بتوانم این آثار را به نحوی در اختیار آن‌ها بگذارم. در نهایت آنها منتشر سازند. منتها من معتقدم انتشار آن‌ها به صورت اصلی و اصیل خودش، یعنی به شکل سنتی و صحیح خودش ثبت و ضبط شود و منتشر شود. والا اگر قرار باشد به شکل مغشوش و منحرف منتشر شود، اسباب ناراحتی می‌شود. از این نظر که آن‌چه که باید به دست مردم برسد نباید کار نادرست و غلتی باشد.

 

 

شما در حال حاضر، در جایی تدریس هم می‌کنید؟

– من در هنرستان موسیقی ملی نیز دوره عالی (دانشجویانی که می‌خواهند لیسانس موسیقی بگیرند) تدریس می‌کنم. همچنین در مکتب صبا که به تازگی، یک‌سالی هست در همان موزه صبا تأسیس شده، به کسانی که می‌خواهند دوره عالی را بگذرانند و می‌خواهند در تک‌نوازی فعالیت کنند، تدریس می‌کنم.

 

 

آیا شاگرد برجسته‌ای هم دارید که بخواهید از جهت تشویق نام آن را در این‌جا بیاورید!

– بله شاگردانی هم دارم. آقای رضا شفیعیان، تمام ردیف صبا را پیش من آموختند. البته بعدها نزد دیگر استادان از جمله آقای نورعلی خان برومند هم تلمذ کردند. امروز ایشان نوازنده خیلی خوبی هستند. دیگر نوازندگان سنتوری که در حال حاضر در رادیو هستند و به این سبک کار می‌کنند، عمدتاً از شاگردان بنده هستند. [منظور مرحوم پایور از نوازندگانی که در رادیو هستند: افرادی مانند محمد حیدری که آن زمان از فرهنگ و هنر به رادیو رفته بود. منوچهر صادقی و … بوده است]

 

 

ممکن است، چند نمونه از کارهای خود را نام ببرید؟

 

– کارهای من به چند دسته تقسیم می‌شود یک دسته آهنگسازی برای ارکستر سازهای ایرانی است. یک دسته هم ساخت قطعاتی برای سنتور است. اما کار مهم من، تنظیم قطعات قدیم موسیقی از عارف، شیدا، درویش‌خان و امیرجاهد است. از این دسته می‌توانیم به تنظیم آهنگ افتخارآفاق از عارف یاد کرد…

 

.