کامبیز روشن روان می گوید: «بعضی معتقدند که در خانه موسیقی باید تک صدایی باشد ولی نه باید چندصدایی باشیم. اهالی موسیقی را هر کجا که دیدهام از آنها خواهش کردهام که حضور فعال و پرسشگری در خانه موسیقی داشته باشند. این خانه مال شما است و باید شما آن را حفظ کنید. نترسید، سوال کنید و انتقاد خود را انتقال دهید و هیئت مدیره هم قطعا انتقادهای شما را پاسخ خواهد داد. تا زمانی که پرسش نباشد و کسی برای پاسخ گرفتن اصرار نکند قطعا مسیر عادی خود را ادامه خواهد داد. هر کجا که پرسش و انتقاد سازنده باشد، آنجا قطعا پیشرفتی حاصل خواهد شد.»
موسیقی نو: به گزارش ایسنا، مراسم رونمایی کتاب «خاطراتم در خانه موسیقی» از فاضل جمشیدی _ خواننده و فعال اجتماعی _ جمعه سوم دیماه با حضور اهالی فرهنگ و هنر چون کامبیز روشن روان (آهنگساز)، میرعلیرضا میرعلی نقی (منتقد موسیقی)، حسین پرنیا (نوازنده و آهنگساز)، کیوان ساکت (نوازنده و آهنگساز)، سالار عقیلی (خواننده)، علی اصغر شاه زیدی (خواننده)، سیما مافیها (خواننده)، سروش عاطفی خواه (نوازنده)، محمود مخدوم (خواننده)، علیرضا مرعشی (خواننده)، مصطفی بادکوبهای (شاعر)، منصوره ثابت زاده (پژوهشگر)، رسول مرادی (خوشنویس)، رضا رضایی پایور (خواننده) و … در تالار رودکی برگزار شد.
در ابتدا کامبیز روشن روان گفت: زمانی که جرقه تأسیس خانه موسیقی زده شد، زنده یاد علی مرادخانی به چند نفر از اهالی موسیقی پیشنهاد کردند که اساسنامهای برای خانه موسیقی نوشته شود. آن زمان هیچ کس تصوری نداشت که خانه موسیقی چیست و چگونه باید باشد. به هر حال تعدادی جمع شدیم که بعداً به عنوان هیئت موسس شناخته شدیم، روزها نشستیم در جاهای مختلف اساسنامهای نوشتیم و بند به بند آن را تحلیل و بررسی میکردیم که بعداً موردی نداشته باشد که باعث اختلاف بین اهالی موسیقی شود و یا در آینده مجبور به تغییر آن شویم.
او ادامه داد: به هر جهت اساسنامه ای نوشته شد که مبنای تشکیل این نهاد شد و تا امروز تنها یکی دو مورد تغییر کوچک در اساسنامه ایجاد شده است. آن سالها خیلی دشوار بود که بتوان بزرگان موسیقی را کنار هم جمع کرد و ما برای تشکیل این نهاد چارهای نداشتیم جز اینکه با بزرگان موسیقی صحبت کنیم و آنها را تشویق کنیم و درباره خانه توضیح دهیم که برخی قبول میکردند و برخی نه. به خاطر دارم که نگاههایی که به خانه موسیقی وجود داشت نگاههای خیلی عجیبی بود مثلاً به خانه یکی از اساتید رفتم و درباره کارکرد خانه موسیقی حرف زدم و ایشان در نهایت به من گفت چقدر به من پرداخت خواهد شد که من گفتم قرار نیست به کسی پولی داده شود بلکه باید حتی حق عضویت هم بپردازید.
این هنرمند تصریح کرد: آن زمان چنین نگاههایی هم بود ولی به هر حال ما مسیر خود را ادامه دادیم و دلسرد هم نشدیم. به تدریج جمع خانه زیاد شد تا اینکه هسته اولیه خانه شکل گرفت و بعد از مدتی اولین مجمع عمومی آن برگزار شد و در آن هیئت مدیره انتخاب شد و هیئت موسس کنار رفت و کار را سپردند به هیئت مدیره جدید. به هر حال این خانه فرار و نشیبهای زیادی را از جمله مشکلات مادی پشت سر گذاشت ولی به هر حال جلو رفتیم. به یاد دارم در سالگرد دومین سال تاسیس خانه موسیقی که در خانه هنرمندان برگزار کردیم، زنده یاد آقای میرنقیبی که در زمان هنرستان موسیقی ناظم ما بودند گفتند این کار را خالقی هم با تشکیل یک انجمن موسیقی متشکل از بزرگان موسیقی انجام داد ولی آن انجمن خیلی دوام نیاورد چون همه میگفتند من و هیچ کس حاضر نبود نیم من باشد. ولی در این دو سالی که گذشته چون هیچکدام از خودتان را من ندیدید این خانه دو سال است که روی پای خود ایستاده است.
روشن روان بیان کرد: برای ما مهم بوده است خانه موسیقی جایی باشد برای حمایت از اهالی موسیقی و در واقع پرچمدار موسیقی کشور شود از بابت اینکه موسیقی یک هویت فرهنگی و هنری ویژه در مملکت پیدا و از پراکندگی اهالی موسیقی هم جلوگیری کند. به عبارتی بشود سمبل و سخنگوی موسیقی کشور که بتواند از آنچه نیاز اهالی موسیقی است دفاع کند و حرف بزند. به قول استاد گنجهای خانه عشق باشد و به تعبیر من خانه دوم اهالی موسیقی.
او ادامه داد: اکنون همدلی اهالی موسیقی میتواند کمک کند که این خانه روز به روز بهتر شود و بیش از قبل خودش را نشان دهد و بتواند در عرصه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و هنری بدرخشد و برای اهالی موسیقی کار کند. خوشحالم که این خانه جان گرفته و درخت تنومندی شده و امیدی است برای اهالی موسیقی که بتوانند آنجا را به یک سرانجام برسانند.
فاضل جمشیدی نیز گفت: این کتاب را به همسر و فرزندانم تقدیم کردهام. من خودم را از سرمایه دار ترین مردم دنیا میدانم حتی از بیل گیتس. چون با بزرگانی چون کامبیز روشن روان کار کردهام و هیچ گاه هم به نتیجه فکر نمیکنم. من هیچگاه پشیمان نیستم که خودم را بازخرید کردم و به خانه موسیقی رفتم گرچه حقوقم بسیار کمتر شد و هنوز مورد نقد خانواده خود هستم ولی این کار را کردم و پشیمان هم نیستم. یک روز با سالار عقیلی حرف می زدم و گفتم که این کشور تنها ستاره نمیخواهد بلکه دلسوز هم میخواهد. قرار نیست بین ما اهالی موسیقی جنگ باشد اگر هنرمندان تنها به همان شعری که میخوانند، همان نغمهای که اجرا میکنند و تاثیری که روی مردم میگذارند فکر کنند پاک و مطهر و فعال خواهند شد. تنها باید همان کاری که میکنیم را درک کنیم.
در ادامه این برنامه کیوان ساکت بیان کرد: من دیدم که فاضل چقدر دوندگی کرد تا رخدادهای خوبی در خانه موسیقی رخ دهد ولی دریغ که از آنجا رفت. امیدواریم مانند همه جاهای دیگر آن کسانی که باید در جایی که باید بنشینند.
عبدی پور که اثر ««آرش کمانگیر» را با فاضل جمشیدی ساخته است، گفت: من سه هدف در زندگی داشتم؛ هدف اول که از سال ۶۸ شروع شد بحث احیا و زنده کردن آیینهای ملی بود. در وهله دوم اسطورههای بزرگ کشور را احیا کنیم و در درجه سوم بحث حوزه موسیقی و نقاشی است. من برخلاف تمام اندیشمندان و هنرمندان معتقدم موسیقی و موسیقیدانها پرچم داران آینده هدایت بشر هستند.
میرعلیرضا میرعلی نقی نیز در این برنامه گفت: در موسیقی مسئلهای به نام اهمیت میراث مکتوب یا اهمیت نوشتار و موسیقی ایران وجود دارد. عمدتا اهالی موسیقی در هر سطحی که هستند کمتر با امر نگارش و خواندن سر و کار دارند. به هر حال سنگینی کار موسیقی باعث میشود موسیقیدان خواسته یا ناخواسته از امر خواندن و نوشتن عادی دور شود. البته نمونههای استثنایی هم هست چون استاد روح الله خالقی که اولین موسیقیدانی است که در کنار کارهای عظیم خود مدام با قلم و کاغذ سر و کار داشتهاند و میراث مکتوب فوقالعادهای برای ما به جای گذاشتهاند. به هر حال خیلی واضح است مطالعه تاریخ موسیقی ایران از مشروطیت به بعد بدون مطالعه اثر استاد خالقی ممکن نیست.
او ادامه داد: بعد از آن با یک دوره فطرت طولانی مواجه هستیم زیرا بسیاری از مدیرانی که راس کار بودند به ندرت بخشی را به میراث مکتوب اختصاص دادهاند. البته یک مورد استثنا هست به قلم استاد فرهاد فخرالدینی از خاطرات زندگیشان. البته یک کتابی هم هست که در آمریکا به نام از مهراب تا مضراب منتشر شده است.
منصوره ثابت زاده پژوهشگر موسیقی هم عنوان کرد: فاضل از رفقای قدیمی من است و دهه شصت تجربه انقلاب را با هم داشتهایم و برای موسیقی کشور کوشیده ایم. شاهد بودهام فاضل چه تلاشهایی برای خانه موسیقی کرده است. کانون پژوهش را در خانه موسیقی چند سالی اداره کردهام، به این خانه رحممان بیاید و در آن شرکت و مشارکت کنیم.
در این برنامه سالار عقیلی، کیوان ساکت، علی اصغر شاه زیدی و سروش عاطفی خواه به اجرای موسیقی پرداختند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰