انافتی فرصتهای درآمد زایی قابل توجهی را در صنعت سرگرمی از جمله بازی سازی و موسیقی ایجاد میکند، اما به همان اندازه نیز برای دروازهبانان فعلی تهدیدزا است.
به گزارش موسیقی نو به نقل از خبرگزاری مهر، انافتی یکی از واژههای داغ و پر سروصدای ۲۰۲۱ بوده (به گزارش ویژۀ بخش ویآیپی ورایتی منتشر شده در ۱ نوامبر مراجعه کنید) و همچنان نیز هم از نظر سروصدا و هم فروش به رشد خود ادامه میدهد.
در یک ماه اخیر، بیش از ۳ میلیارد دلار انافتی مبتنی بر ۱۰ بلاکچین به فروش رسیده که بیش از نیمی از آن (معادل ۱.۷ میلیارد دلار) در بستر اتریوم قرار داشته است.
علی الظاهر این صنعت جدید (صنعت مرکزیتزدایی) دارای مجوز چاپ پول است و در این راستا تعداد روزافزونی از ابرشرکتها در حال بررسی ورود به بازار آن هستند. در سه ماهۀ سوم سال جاری، اَمثالِ دبلیو دبلیو ای و الکترونیک آرتس، بطور مشخص به راهبردهای خود در حوزه انافتی اشاره کرده و در تعمیق علاقهمندی خود به این فضا به شرکتها و سازمانهایی نظیر فاکس، وارنرمدیا، لایو نوشن انترتینمنت، وارنر میوزیک، اِناِفاِل (سازمان لیگ فوتبال آمریکایی)، و اِنبیاِی (سازمان لیگ بسکتبال آمریکا) ملحق شدند.
علاقهمندی به انافتی فراتر از ایجاد مسیر جدیدی برای کسب درآمد است. در بسیاری از صنایع سرگرمی، انافتی به معنای بازطراحی بنیادین ساختار قدرت، بریدن دست واسطهها، و فراهمسازی ظرفیتی برای هنرمندان به منظور دریافت سهم بزرگتری از سود حاصل از فروش محصولات هنریشان است.
انافتی به هنرمند و تولیدکنندگان محتوا امکان میدهد تا از اولین فروش محصول، بیشترین سهم را ببرند (حدود ۸۰ درصد)، و بابت فروشهای بعدی نیز حق التولید محتوا در قراردادهای هوشمند تعریف شده و از طریق آن پرداخت میشود.
حتی شرکتی همچون ایاِی (الکترونیک آرتس) با عناوین سالیانهای نظیر «فیفا»، «اناچال»، و «مادِن انافال»، بهدنبال کنار گذاشتن الگوی فعلی خود (فروش دیاِلسی) و رفتن به سراغ نقطه مقابل آن، یعنی انافتی است. در الگوی دیاِلسی، بازیبازها برای قفلگشایی بازیکنان جدید در بازیهای ورزشی به منظور ساختن ترکیب رؤیاییشان، یا باز کردن قفل اسکینها، و تجهیزات و اسلحههای متنوع در بازیهای غیر ورزشی، هزینه پرداخت میکنند، اما این هزینه — که درآمد سرشاری را نصیب بازیسازان میکند — قابلیت انتقال بین بازیهای مختلف را ندارد.
در طرف، بازیهای مبتنی بر الگوی انافتی مثل «اَکسی اینفینیتی»، «متاوارز»، و «سندباکس ۳D»، این امکان را برای بازیبازها فراهم میکند تا بتوانند خریدهایشان در بازی را الی الابد نگه دارند، انافتیشان را به رمزارز تبدیل کنند، یا حتی در برخی موارد ارزش آیتمهایی که خریدهاند بالاتر برود. این الگو به «درآمدزایی از بازی» مشهور شده و بهترین راه برای فهم آن، تصور مسیرهایی است که از طریق آنها، بازیبازها میتوانند کاراکترها و اسلحههایشان را اصطلاحاً لِوِل آپ کرده و ایکسپی بدست بیاورند.
بازیسازان و پلتفرمهای بازیهای ویدئویی بیشترین تمرکزشان را در زمینه «درآمدزایی از بازی» خواهند گذاشت، زیرا از این طریق قادر خواهند بود از تمام آیتمهای قابل فروششان اهرم فشار ساخته و بهای بیشتری طلب کنند. اینکه این الگو بتواند سقوط بالقوه درآمد سالانه از فروش دیالسی را جبران کند، هنوز در هالهای از ابهام است، مگر آنکه بازیسازان خریدهای گذشته بازیبازها را به آپدیتهای سالانهشان اضافه کنند (تصور کنید که بتوانید کریستیانو رونالدو سال ۲۰۲۲ را به نسخه «فیفا ۲۰۳۴» انتقال بدهید)
صنعت موسیقی نیز آبستن دگرگونی است؛ انافتی بستری فراهم خواهد کرد تا هنرمندان حوزه موسیقی بدون بستن قرارداد با کمپانیهای بزرگ و قرار گرفتن در معرض سانسور، بتوانند با ارائه آثارشان امرار معاش کنند. یک مثال خوب در این زمینه، رپری به نام لاتاشا است که پس از تجربهاَش با کمپانیهای موسیقی، تصمیم به فعالیت مستقل گرفت و انافتی را بهعنوان سازوکار توزیع آثارش انتخاب کرد.
در مه ۲۰۲۱، نماهنگ لاتاشا به نام «ماکدا ورس» روی پلتفرم زورا ۲.۵ اتریوم فروخت (معادل ۱۱.۳ هزار دلار در آن زمان). متعاقباً این اثر با رقم ۱۱۱۱ اتریوم (۴.۹ میلیون دلار) برای فروش مجدد قرار گرفت، که براساس بندهای قرارداد هوشمند اولیه، ۳۰ درصد از آن نصیب این هنرمند و همکارانش شد.
اینرقم بسیار بالاتر از پولی است که کمپانیهای سودجو به هنرمندان میدهند، و این امر باعث میشود هنرمندان بیشتری بتوانند با فروش آثارشان امرار معاش بهتری داشته باشند و در نهایت طبقات پایینتر جامعه نیز حقیقتاً از سرریز سرمایه بهرهمند شوند.
انافتی فرصتهای درآمدزایی دیگری نیز فراهم میکند. جاستین دیوید بلا با نام هنریِ ۳lau هنرمند ژانر الکترونیک دنس، درآمد پخش اینترنتی آثارش را از طریق انافتی با طرفدارانش سهیم شد، که با این کار طرفداران او تشویق شدند برای بالا رفتن سود خودشان، تا جاییکه میتوانند آثار او را نشر داده و تبلیغ کنند.
لاتاشا نیز در فرایند فروش «ماکدا ورس» از طریق سرویسی به نام پارتیبید از این الگوی تقسیم درآمد انافتی بهره گرفت. پارتیبید این امکان را فراهم میکند تا تعداد افراد گستردهتری از طریق انافتی مالکیت بخشی از محتوا را بدست بگیرند و باقی قیمت اثر نیز از سوی خریداران تأمین میشود.
کاملاً قابل پیشبینی است که کمپانیهای بزرگ موسیقی نیز از انافتی استقبال کنند. اصلاً دور از تصور نیست که کمپانیهای بزرگ نیز در همین مسیر قدم گذاشته و بخواهند از مجموعههای بزرگ نماهنگهایشان پولسازی کنند؛ البته این احتمال نیز وجود دارد که قیمتهایشان را بالاتر از حد معقول تعیین کنند و خودشان سد راه موفقیتشان شوند.
در مجموع انافتی فرصتهای درآمدزایی قابل توجهی را در صنعت سرگرمی ایجاد میکند، اما به همان اندازه نیز برای دروازهبانان فعلی تهدیدزا است. متاورس هنوز از راه نرسیده، و به احتمال بسیار زیاد انافتی در آینده نقش مهمی ایفا خواهد کرد، و البته که دگرگونیهای فعلی به هیچ وجه آخرین موجی نخواهد بود که انافتی در سرتاسر صنعت سرگرمی به راه میاندازد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰