آشنایی با مفاخر موسیقی جهان

خلاصه ای از زندگینامه «لودویگ فان بتهوون»

 

 

موسیقی نو: «لودویک فان بتهوون» (Ludwig van Beethoven) در سال ۱۷۷۰ میلادی در بن آلمان متولد شد. از بهتوون به عنوان یکی از تاثیرگذارترین شخصیت های دنیای موسیقی کلاسیک یاد می شود که آغازگر عصر رمانتیک در موسیقی بود. پدرش «یوهان وان بهتوون» که از موسیقی دانان روزگار خود بود را به عنوان اولین معلم موسیقی او می شناسند که در دربار «شاهزاده الکتور» مشغول به کار بود. (کاری که اکثر موسیقی دانان و نوازندگان آن روز برای امرار معاش خود به آن مشغول بودند کار برای کلیسا و یا کار در دربار بود).

پدرش همواره سعی می کرد تا پسرش را همتراز با موسیقی دان معروف «موتسارت» و به عنوان یک نابغه به مردم معرفی کند. دوران کودکی بهتوون چندان راحت نبود. در کودکی چهارتن از خواهران و برادران خود را از دست داد. زمانیکه تنها ۱۷ سال سن بیشتر نداشت مادرش درگذشت(بهتوون از مادرش به عنوان تنها دوست و حامی خود در زندگی یاد می کرد). در این دوران او تحت حمایت مالی شاهزاده الکتور که پدرش در دربار او کار می کرد قرار داشت. با این مقرری مجبور بود که از دو بردار دیگرش نیز مراقبت کند.

بهتوون در سال ۱۷۹۲ به وین نقل مکان کرد. آنگونه که در منابع تاریخی نوشته شده است بهتوون تحت آموزش «ژوزف هایدن» قرار گرفت که البته این مدت آموزش به دلایل مختلفی مانند مشغله های زیاد هایدن کامل نبود. در نتیجه معلم موسیقی او را «یوهان آلبرشتس ‌برگر» که از شاگردان هایدن به شمار می رفت نیز باید دانست.

از ۲۴ سالگی یادگیری موسیقی و نوازندگی پیانو را با جدیت دنبال نمود و به سرعت تبدیل به نوازده ایی معروف شد. نکته ایی که در خصوص بهتوون در مقایسه با دیگر همکاران آن روزگارش جالب توجه است شیوه زندگی اوست که به جای کار برای کلیسا و یا دربار تصمیم گرفت به کار آزاد پرداخته و با برگزاری اجراهای عمومی و فروش آهنگ های نوشته شده اش, زندگی خود را تامین کند. به طوریکه معتقد بود که هنرمندان به اندازه اشراف قابل احترام اند. زندگی کاری بهتوون به لحاظ حرفه ایی به سه دوره شاخص و متمایز از یکدیگر شناخته می شود.

 

دوره های کاری بتهوون

دوره اول به سالهای ۱۸۰۲-۱۷۹۲ که عمده آثار ساخته شده اش تحت تاثیر هایدن و موتسارت قرار داشتند که از جمله آثار شناخته شده این دوره می توان به کوارتت زهی, دوازده سونات پیانو اشاره کرد.

دوره میانی به سالهای ۱۸۱۶-۱۸۰۳ , در این دوران دچاز مشکل ناشوائی گردید که با وجود این مشکل دست به خلق ماندگارترین آثار خود زد. در این دوره در اوج مهارت قرار داشت به طوریکه دست به کارهایی همچون تغییر جنسیت سونات و سمفونی از حالت زنانه به مردانه زد. به طور کلی آثاری که در این دوره از خود بجای گذاشت همگی به صورت آثار کلاسیکی در آمده اند که در هر نسل در رپرتوارهای اکستری تکرار شده و مورد استفاده قرار می گیرند. از جمله آثار این دوران می توان به سمفونی شماره ۳ که در سالهای ۱۸۰۳-۱۸۰۴ ساخت که خود آنرا یکی از بهترین آثارش توصیف کرده است, شش سمفونی ۳ تا ۸ , سه کنسرتوی پیانو شماره های ۳ تا ۵ و تنها کنسرتوی ویلون , پنج کوارتت زهی شماره های ۷ تا ۱۱ , هفت سونات پیانو شماره های ۱۳ تا ۱۹ شامل سوناتهای والدشتاین و آپاسیوناتا، و تنها اپرای فیدِلیو اشاره کرد.

دوره پایانی که از سال ۱۸۱۶ آغاز می شود و اوج شکوفائی آثارش است به طوریکه آنها را می توان به نوعی بیانگر شخصیت و حالات او دانست. در این دوره دست به ساختار شکنی های مختلفی در آثارش زد. به طوریکه در سمفونی شماره ۹ از گروه کُر استفاده کرد. از جمله آثار این دوره می توان به سونات پیانوی شماره ۲۹ هامرکلاویر، میسا سولمنیس، سنفونی شماره ۹، آخرین کواتت‌های زهی (۱۲-۱۶) و آخرین سونات‌های پیانو (۲۰-۳۲) اشاره کرد که همگی این آثار را در ناشوائی کامل تصنیف کرد.

بهتوون سرانجام در ۲۶ مارس سال ۱۸۲۷ بدرود حیات گفت. علت مرگش را نارسائی کبدی عنوان کردند اما تحقیقاتی که بعدها انجام گشت نشان داد که میزان سرب موجود در خونش بیش از اندازه معمول بوده است که عده ایی این موضوع را به دلیل وجود ماهی های آلوده «رودخانه دانوب» می دانند.