کامبیز روشن‌روان: مشکلِ موسیقی فقهی است

کامبیز روشن‌روان از وضعیت کنونی موسیقی ایران و فعالیت‌های خود در زمینه هارمونی در موسیقی سخن گفت.

موسیقی نو: به نقل از خبرنگار موسیقی صبا، کامبیز روشن‌روان آهنگساز، عضو هیات علمی دانشکده صدا و سیما، رهبر ارکستر، مدرس موسیقی، عضو هیات موسس و مدیرعامل اسبق خانه موسیقی ایران که تاکنون آثار متعددی برای موسیقی فیلم، ارکستر سمفونیک و موسیقی آوازی خلق کرده است و کتاب «هارمونی جامع کاربردی» او به تازگی به چاپ پنجم خود رسیده است، هم‌اکنون در حال ساخت اثری بزرگ برای ارکستر سمفونیک است.

به همین مناسبت گفتگویی با روشن‌روان داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

 

*وضعیت کنونی موسیقی در ایران را چگونه می‌بینید؟

-موسیقی در ایران مشکلی زیر بنایی دارد و چنانچه برطرف نشود با رفتن و آمدن یک وزیر، معاون هنری، مدیر کل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیر عامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی هیچ سر و سامانی نخواهد گرفت و آن مشکل فقهی موسیقی است.

در شرایطی که از ساخت ساز تا خرید و فروش آن، ساخت موسیقی، اجرا و حتی شنیدن آن حرام است، نمی توان به بهبود وضعیت موسیقی در کشور امیدوار بود. آموزش، تولید، اجرا، انتشار و پخش موسیقی چنان با مسایل سیاسی و فقهی درآمیخته است که هیچ عالم دینی‌، وزیر، ‌وکیل و مقام رسمی درباره آن‌ها شفاف و صریح صحبت نمی کند.

اگر موسیقی واقعا حرام است چرا رسما اعلام نمی‌شود تا به طور کامل از جامعه حذف شود و اگر حرام نیست لازم است تمامی مشکلات سر راه گسترش و ارتقای کیفی آن برداشته شده و بودجه کافی برای رشد آن اختصاص داده شود.

در ۴۲ سال گذشته موسیقی فاخر صرفا برای استفاده در مناسبت‌های خاص و این که ادعا شود موسیقی در کشور زنده و پویاست تبلیغ شده است، نتیجه این که ارکسترهای سمفونی و ملی ما به هیچ وجه شرایط مناسبی نداشته و ندارند.

 

*به نظر شما موسیقی ایرانی چگونه می‌تواند در جوامع دیگر دارای جایگاهی شده و شناخته شود؟

-در مرحله نخست باید جایگاه موسیقی در داخل کشور مشخص شده و مشکل فقهی آن برطرف شود سپس برنامه‌ریزی جامع و اصولی برای آموزش در زمینه‌های تربیت نوازنده، خواننده، آهنگساز، رهبر کُر و ارکستر، مدرس و پژوهشگر انجام داده و برای ارتقای کیفی اجراها قدم برداشت. این برنامه‌ریزی اگر با خواست و اراده جدی متولیان فرهنگ و هنر اجرایی شود چندین سال زمان نیاز است تا موسیقی علمی در ایران سر و سامان بگیرد. اگر حکومت اراده لازم برای معرفی موسیقی ایران به کشورهای دیگر را داشته باشد، انواع موسیقی ایرانی شامل سنتی، نواحی، ارکسترال (ملی و سمفونیک) در صورت انتخاب بهترین‌ها قابل اجرا و معرفی هستند.

در سالیان گذشته کنسرت‌هایی با همت بخش خصوصی خارج از ایران اجرا شده‌اند که شنوندگان آن‌ها عمدتا ایرانی بوده‌اند، از این رو تاثیرگذاری چندانی بر مردم کشورها نداشته‌اند ولی این کنسرت‌ها همین که نام موسیقی ایرانی را زنده نگه داشته‌اند قابل احترام هستند.

جدا از موسیقی‌های پاپ که شنونده زیاد و سرمایه‌گذاران و حامیان مالی قوی دارند، انواع دیگر موسیقی ایرانی که دارای هویت ملی و ارزش‌های هنری و علمی هستند نیاز به حمایت‌های جدی دولتی دارند و قابلیت اجرا در جشنواره‌ها، محیط‌های علمی هنری و سالن‌های کنسرت برای مخاطبان ایرانی و خارجی را دارند. نباید فراموش کرد که چاپ و انتشار آثار آهنگسازان برجسته ایرانی برای جلب نظر ارکسترها و گروه‌های مختلف خارجی بسیار اهمیت دارد. در شرایط نابسامان فعلی موسیقی علمی و هنری ایران، نباید و نمی‌توان انتظار داشت که این نوع موسیقی جایگاه مناسبی در موسیقی جهان داشته باشد.

*در اکثر کشورهای جهان آهنگسازان برجسته موسیقی فیلم به صورت جداگانه از فضای فیلم برای خود دارای هویتی مستقل هستند و در میان عموم مردم شناخته شده‌اند اما در ایران این قشر تنها در چهارچوب فضای فیلم شناخته شده و به گونه‌ای مهجور مانده‌اند. شما به عنوان رییس کانون آهنگسازان سینمای ایران و سال‌ها فعال این عرصه دلایل این تفاوت را چگونه می‌بینید؟

-آهنگسازان سرشناس بین‌المللی موسیقی فیلم عموما دارای تحصیلات آکادمیک آهنگسازی هستند. آن‌ها علاوه بر ساخت آثار بزرگ برای ژانرهای گوناگون و آنسامبل‌های متفاوت از گروه‌های کوچک گرفته تا ارکستر سمفونی، موسیقی فیلم هم می‌سازند، برای نمونه جان ویلیامز که موسیقی فیلم‌های استیون اسپیلبرگ را می‌سازد، سمفونی و اپرا هم می‌نویسد و در کنار این‌ها رهبری ارکستر را هم انجام می‌دهد.

داشتن دانش موسیقی برای آهنگسازان اعم از سمفونیک یا فیلم الزامی است. دارا بودن این دانش کمک می‌کند که آهنگسازان با دست بازتر و نگاه گسترده‌تری موسیقی بسازند.

آهنگسازان فیلم در کشور ما جدا از تعدادی محدود، تجربی کار می‌کنند و کاملا وابسته به بانک‌های صوتی، افکت‌ها و وسایل ترکیب و ادیت صداها با یکدیگر هستند. این آهنگسازان که دارای استعداد و هوش و سلیقه خوبی هستند به راحتی نیاز موسیقی متن فیلم‌ها و سریال‌ها را برآورده می‌کنند. آن‌ها با کنار هم قرار دادن صداها و افکت‌های موجود موسیقی مورد نظر را می‌سازند. به قول برخی دوستان آن‌ها بیشتر تکنسین موسیقی هستند و نه آهنگساز! از این رو امیدوار هستم پس از رها شدن از ویروس کرونا و عادی شدن شرایط و امکان جمع شدن زیر یک سقف، تغییراتی در عناوین و شیوه عضوگیری در کانون آهنگسازان سینمای ایران به وجود آوریم.

*شما بیش از ۵۲ سال است که به تدریس هارمونی از مرحله مقدماتی تا عالی مشغول هستید و در هنرستان موسیقی ملی فراگیری این مقوله را آغاز کردید. کمی بیشتر درباره تجربیات خود در آن دوران بگویید.

-در دوران تحصیل در هنرستان موسیقی ملی از کلاس دهم درس هارمونی ما را زنده‌یاد حسین دهلوی تدریس می‌کرد. جالب است بدانید، از همان ماه‌های اول احساس می‌کردم هارمونی فراگرفته شده که بر طبق فورمول‌های خاص و با چیدن نت‌ها روی خط باس داده شده، آن هم به وسیله عددهایی که زیر نت‌ها قرار داشت، کمکی برای آهنگسازی نیست. هنگامی که به آثار آهنگسازان بزرگ به ویژه یوهان سباستیان باخ نگاه می‌کردم نمی‌توانستم نشانه‌ای از هارمونی تدریس شده هنرستانی را در آن‌ها پیدا کنم.

*در این میان تصمیم به پیدا کردن روشی جدید در هارمونی در ذهنتان شکل گرفت.

-بله. با توجه به این که قصد داشتم روزی آهنگساز شوم، تصمیم گرفتم روش جدیدی در هارمونی پیدا کنم که نتیجه آن حل تمرین‌های حسین دهلوی به شکلی بود که تا حدی شبیه کارهای باخ باشد. در ابتدا با مخالفت شدید دهلوی مواجه شدم ولی به مرور که تجربه بیشتری پیدا می‌کردم و او می‌دید که تمرین‌ها را درست حل می‌کنم، مخالفتی نکرد. در سال‌های بعد حسین دهلوی چندین بار از شیوه حل تمرین‌ها پرسید و من که بنابر احساس و درک شخصی از آثار باخ آن‌ها را حل می‌کردم، فقط می‌گفتم به نظرم کمی شبیه قطعه موسیقی می‌شود و مانند آن صدا می‌دهد. پس از آن دهلوی تمرین‌های حل شده مرا نزد استادان هارمونی هنرستان عالی موسیقی برده و درباره آن‌ها بحث می‌کردند. در آن زمان شیوه آموزش هارمونی در هنرستان‌ها یکسان بود. در سال آخر هنرستان به پیشنهاد حسین دهلوی جلسه‌ای در هنرستان عالی موسیقی با حضور من و استادان دیگر برگزار شد که در آن جلسه هوشنگ استوار پس از پرسش‌های متعدد خطاب به من بیان کرد: «آنچه شما به عنوان حل تمرین‌های هارمونی می‌نویسید مجموعه‌ای از هارمونی، کنترپوان، فرم، موسیقی پولی‌فونیک و آهنگسازی است که معمولا کنترپوان و فرم در دوره‌های بالاتر تدریس می‌شوند. تعجب ما در این است شما چگونه این مجموعه را بدون آموزش دیدن استفاده می‌کنید. هر یک از تمرین‌های حل شده شما را به عنوان اثری آهنگسازی شده می‌توان در نظر گرفت.»

*سپس یک سال پس از فارغ التحصیلی به عنوان معلم هارمونی به هنرجویانی که رشته تحصیلی آن‌ها هارمونی تخصصی بود دوباره به هنرستان موسیقی ملی بازگشتید.

-شیوه آموزشی من نگاه ویژه‌ای به آهنگسازی دارد و از همان ابتدا خلاقیت را در هنرجو تقویت می‌کند. هنرجو دیگر نیازی به خط باس داده شده و عددهای زیر نت‌ها ندارد و می‌تواند به راحتی تمرین‌ها را حل کند که معمولا پس از حدود چهار ماه هر یک از تمرین‌های حل شده او عملا یک قطعه موسیقی پولی‌فونیک چهار صدایی است. در این روش هنرجو به سادگی مطالب فراگرفته شده را فراموش نمی‌کند در حالی که در روش هنرستانی هنرجو پس از مدت کوتاهی تمام دانسته‌های خود را فراموش می‌کند، ضمن اینکه آنچه را که به عنوان هارمونی آموخته بوده به هیچ وجه در ساخت موسیقی به او کمک نمی‌کند.

*شیوه آموزشی کتاب‌های هارمونی در آن دوره چگونه بود؟

-تمام کتاب‌های هارمونی منتشر شده که برخی از آن‌ها به فارسی ترجمه شده‌اند و در آکادمی‌ها و دانشکده‌های موسیقی کشورهای مختلف تدریس می‌شدند، همگی به همان روش هنرستانی تالیف شده بودند. از اواسط دهه ۸۰ میلادی به تدریج آموزش بر مبنای آن کتاب‌ها منسوخ شدند و کتاب‌های جدید با تغییراتی نه چندان چشمگیر نوشته و منتشر شدند. از اوایل قرن جدید نگرش آموزشی هارمونی دچار دگرگونی جدی شده و به تدریج به سمت روش آموزشی من که از اواخر دهه ۶۰ میلادی روی آن کار می‌کردم نزدیک شد ولی هنوز راهی طولانی در پیش است که روش آموزش هارمونی من به طور کامل در کتاب‌های آموزشی قرار گیرد.

*کتاب «هارمونی جامع کاربردی» در سال ۱۴۰۰ به چاپ پنجم خود رسیده است. اهداف شما برای تالیف این کتاب چه بود؟

-بیش از نیم قرن تجربه اندوزی در آموزش هارمونی مرا واداشت که این شیوه آموزشی را به رشته تحریر درآورده و منتشر کنم که خوشبختانه استقبال خوبی از آن به عمل آمده است. هنرجویانی که کتاب «هارمونی جامع کاربردی» را به خوبی فرا می‌گیرند، قادر خواهند بود قطعات کوتاه برای گروه‌های کوچک و متوسط را به شکل هوموفونیک و پولی‌فونیک در فرم‌های ساده بسازند. به واقع آن‌ها هارمونی، کنترپوان، فرم، بسط و گسترش و اصول آهنگسازی را با مثال‌های بسیار و به زبانی ساده در یک کتاب می‌آموزند.

*شما عضو هیات موسس و تا سال ۱۳۸۵ مدیرعامل خانه موسیقی ایران بوده‌اید اما پس از آن تصمیم به استعفا و بیرون آمدن از آن جا را گرفتید. درباره دلایل استعفای خود و ارتباطتتان با فاضل جمشیدی در آن دوران توضیح دهید.

– فاضل جمشیدی به پیشنهاد من به خانه موسیقی ایران آمد. دوستی خوب، پر تلاش، کارآمد و قابل اعتماد است که احترام متقابل ما به یکدیگر این دوستی را چه در زمان حضورم در خانه موسیقی ایران و چه پس از آن حفظ کرده است. ماجرای استعفا و بیرون آمدن من از خانه موسیقی ایران نیاز به شرح مفصلی از رویدادها و پاپوش درست کردن‌ها و قصد ایجاد شکاف بین من و فاضل جمشیدی دارد. روزشمار اتفاقات را در همان ایام نوشته‌ام که جای بیان آن‌ها در اینجا نیست. با توجه به این که در تمام آن سال‌ها عضوی پرتلاش و پیگیر مشکلات بوده‌ام و هیچ تمایلی به تضعیف خانه نداشته و ندارم، تا به امروز هیچ سخنی در مورد آنچه بر من گذشت و سبب استعفایم شد، نگفته‌ام و همواره از موجودیت خانه و دست اندرکاران آن دفاع کرده‌ام. در بخش مختصری از کتاب «خاطراتم در خانه موسیقی» نوشته فاضل جمشیدی که مدتی پیش برایم فرستاده بود، با بزرگواری هیچ اشاره‌ای به نام شخص و ماجراهای پیش آمده در آن سال‌ها نکرده بود که در اینجا از او سپاسگزاری می‌کنم.

*شما چیزی قریب به ۳۰ سال در بخش مهمی از شوراهای تصمیم‌گیری موسیقی و سیاست‌گذاری‌های فرهنگی حضور داشته‌اید، در حال حاضر با روی کار آمدن دولت جدید چه توقعاتی از آن و سیاست‌گذاری‌هایش در حوزه موسیقی دارید؟

-از وزیر، معاونان و مدیران بخش‌های مختلف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هیچ انتظار و توقعی ندارم زیرا می‌دانم تا هنگامی که مشکل فقهی موسیقی برطرف نشود امکان هیچ‌گونه تحول بنیادی در موسیقی کشور وجود نخواهد داشت.

*و در پایان این روزها مشغول چه فعالیت‌هایی در عرصه موسیقی هستید؟

-من همواره در حال ساخت موسیقی هستم و هنگامی که کاری را به پایان می‌رسانم پس از چند روز کار دیگری را شروع می‌کنم. در حال حاضر هشت قطعه موسیقی آماده ضبط دارم و اکنون در حال ساخت اثری بزرگ برای ارکستر سمفونیک هستم.