موسیقی نو: موسیقی فارس– محمدرضا ممتازواحد | حال، با تثبیت نظام ساختاری نوین موسیقی ایران (یعنی موسیقی دستگاهی) در مکتب موسیقی «قجریه» (امینی، ۱۳۹۹)؛ با تغییرات و تحولات سیاسی و اجتماعی در آن عصر بهویژه در دو دههی آخر این سلسله نیز، مواجهیم.
صنعت ضبط صدا هر چند حدود سالهای ۴- ۱۲۸۳ خورشیدی بهایران راه یافت ولی پیشتر از آن، استوانههای صوتی (لولههای فنوگراف) وارد کشور شده بود اما بهدلیل اینکه متاعی گرانقیمت و طالبِ قشرِ خاصی از اغنیای جامعه (همچوناعیان و اشراف) بود، هیچگاه ماهیتِ «رسانه» نیافت. اما عصر صفحه و پیشامدهای سیاسی- اجتماعیِ پس از آن، حقیقتاً صفحه و این حامل صوتی را بهمثابهی رسانه پدیدار کرد.
وقوع انقلابِ مشروطه بهسال ۱۲۸۵ خورشیدی و جنبش بیداری ایرانیان از چند سده خواب (و خوابزدگی)، بنیانهای زیباییشناسی ادبی و هنری را – بالاخص در عرصهی شعر و ادب و موسیقی – تحت تأثیر قرار داد و اتفاقاتِ تلخ و ناگوار بعدی، همچون بهتوپ بستن مجلس و دورهی استبداد صغیر و کشتار مردم، ساز و کارِ هنرمندانِ مشروطهخواه را با سلاحِ موسیقی از رسانهی صفحات گرامافون بهگوش ایرانِ آن ایام رساند.
۵. جنبش جدید موسیقی ایران
۱.۵. دورانِ گذار از قاجاریه بهپهلوی
«از ابتدای سال ۱۲۸۰، جنبش بیداری ایرانیان شکل گرفت که نهایتاً در سال ۱۲۸۵ به”انقلاب مشروطه” انجامید. یک سال قبل از آن یعنی سال ۱۲۸۴، نخستین ضبط رسمی صفحه در ایران صورت گرفته بود و این احتمال و انتظار میرفت که با وقوع انقلاب مشروطه و البته وقایعِ پس از آن چون “استبداد صغیر”، این حامل صوتی نوپا بهمثابهی رسانه و با آرمانهای آزادیخواهانهی هنرمندان و روشنفکران همسو شود.
در این دوران فعالیت سه هنرمند بیش از دیگران خودنمایی میکند: «درویشخان»، «ملکالشعرای بهار» و «عارف قزوینی».
حال در آستانهی قرن جدید (یعنی قرن چهاردهم خورشیدی)، وقوع جنگ جهانی اول و پیامدهای پس از آن و همچنین رواج کنسرتها و گاردن پارتیها، فضای فرهنگیِ آن روزگاران را تحتالشعاع قرار داده بود. در سوم اسفند ۱۲۹۹ و با کودتای “رضا میرپنج (سردارسپه)” و “سیدضیاء” میرفت که سال جدید و بهتبع آن، قرن بعدی، با اتفاقات غیرمنتظرهای مواجه شود.
بهار ۱۳۰۰ ، سردارسپه به وزارت جنگ منصوب شد. بیکفایتی آخرین حاکمان قاجار همراه با فراگیری بیماریهای واگیردار و از دست رفتن بیش از نیمی از نفوس ایران، نارضایتی روشنفکران و مردم و حامیان مشروطهی ناکاممانده را بههمراه داشت. سدهی پرمسئلهی ۱۴ خورشیدی را از چند جهت بایستی مورد تعمیق و تدقیق قرار داد». (ممتازواحد، ۱۴۰۰)
۲.۵. دوران گذر از قاجاریه و تثبیتِ پهلوی
«نخست، تنوع نسلی است. ورود بهتجدد، تحولات اساسی را درخصوص شهروند ایرانی و همچنین ساختار، چگونگی معیشت و حتی سبک زندگی وی بهوجود آورد. رضا میرپنج در سال ۱۳۰۲ بهنخستوزیری ایران منصوب شد و در چهارم اردیبهشت ۱۳۰۵ بهسلطنت رسید و تغییر حکومت را منجر گردید. پهلوی اول شعار “ایران نوین” را در سر داشت و البته چندان شعارگونه نیز پیش نرفت و با طرحریزی دوران جدید، آمادهسازیهای لازم جهت جهش کشور از سالها رکود و عقبماندگیِ ناشی از بیکفایتی قاجاریان را بهمنصهی عمل آورد.
در این بُرهه، سرعت تحولات بسیار زیاد بود: گسترش نهادهای علمی، اِعمال شیوههای نوین آموزشی، پیش بهسوی هر چه بیشتر شهری شدن، مدرنیزاسیون گسترده آنهم در همه سطوح، افزایش ارتباطات و بهتعبیر بهتر ورود بهعصر ارتباطات، بوروکراسی و دیوانسالاری جدید.
حال تعمیمِ مباحث فوق از کل به جزء و در حوزهی موسیقی کشور حایز اهمیت است: تأسیس اداره کل موزیک در ارتش نوین بهمدیریت «سالارمعزز (مینباشیانِ پدر)»، تأسیس مدرسه موسیقی در سال ۱۳۰۲ بهاهتمام «علینقی وزیری»، تأسیس مدرسه شهنازی توسط «علیاکبر شهنازی»، تشکیل ارکستر سمفونیک بلدیه در سال ۱۳۱۲ و سرانجام، تأسیس اداره موسیقی کشور (وزارت فرهنگ) در سال ۱۳۱۷.
این اتفاقات که در کمتر از دو دهه بهوقوع پیوست، ساختار کهنه و قدیمی آموزش موسیقی در ایران را از مکتب و مکتبداری بهسوی کلاس درس و مدرسه ارتقاء داد بهخصوص با ورود شخصیت تأثیرگذارِ قرن “علینقی وزیری” و با تدوینِ رسمی تئوری موسیقی و نهادینه کردن خط نت بینالمللی حتی فراگیری سنت رسمی موسیقی کلاسیک ایرانی یعنی ردیف موسیقی ملی که اساساً سنتی شفاهی است را در حالتی بینابینِ شفاهی- کتبی معمول و ملحوظ داشت. همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، پس از مشروطه، برگزاری کنسرت و گاردنپارتیها رواج پیدا کرد و در دو دههی اول قرن ۱۴ خورشیدی با تشکیل ارکسترها و برگزاری کنسرتها تداومِ بیشتری یافت.
در این میان کافهها و نایتکلابها نیز گسترش پیدا کرد و بالطبع موسیقی، بهترین خوراکِ اینگونه مجامع و محافل بود.
در این حین، حضور رسمی بانوان نهتنها در عرصه موسیقی که در بیشتر شئوناتِ اجتماعی را نیز نبایستی از قلم انداخت. مشارکت بانوان در حوزه موسیقی تغییر تحولات بیشتری را در فضای موسیقی کشور منجر گردید که نهایتاً بهگسترش موسیقی انجامید.
مدرنیزاسیونِ پیشتر اشاره شده، گریبانگیرِ ارکانِ فرهنگی و از جمله موسیقی را نیز گرفت و نهتنها موسیقی، بلکه ساحت کلی ادب و هنر را تحت تأثیر قرار داد.
اما با افزایش ارتباطات در این برههی زمانی، ایران رسماً خود را وارد “عصر ارتباطات” کرد. شایان ذکر است درخصوص رسانههای جمعی، چند دههای بود که از عمر “مطبوعات” میگذشت ولی جامعهی آن روزگار ایران در پی رسانهای نوینتر بود و همانا رسانه “رادیو” بهترین گزینه شد. ۴ اردیبهشت ۱۳۱۹ و در آخرین سالهای حکومت رضاشاهی، رسانه رادیو افتتاح شد.
جُدا از ابعاد و اهداف کلانِ متولیان و مسئولان این رسانهی نوپا و از آنجا که سه چهارم برنامههای رادیو، موسیقی بود و با توجه بهفراگیری رادیو در تودهها، موسیقی نیز هر چه بیشتر در لایههای اجتماع نفوذ یافت.
همچنین در کنار رونق رسانههای نوشتاری (مطبوعات) و فزونی روزنامهها و مجلات از حیث تعدد و تنوع، نخستین «مجله موسیقی» نیز در حدود سال ۱۳۱۷ انتشار یافت». (ممتازواحد، ۱۴۰۰)
۳.۵. فُرماسیون اجتماعی
«این مهم را نیز بایستی مورد توجه قرار داد که در اوانِ قرن چهاردهم خورشیدی که اجتماع ایران بهصورت کلی با دو طیفِ عوام و خواص سروکار داشت، با مدرنیزاسیونِ ایجاد شده، بهطبقهی اجتماعیِ میانهای رسید که متناسب با قشر متوسطِ جامعه، بسیاری از شاکلههای فرهنگی و اجتماعی آن دیگرگون شد و بهتبعِ آن، آثار و محصولات فرهنگیِ مبتنی بر این طبقهی اجتماعی تهیه، تولید و عرضه گردید.
جالب اینکه کمی مانده بهانتهای قرنِ یادشده که البته در جای خود بهآن اشاره خواهد شد، این طبقه از حد وسطِ جامعهی ایران، بهاستحاله دچار گردید و این فُرماسیون اجتماعی، رهآوردِ دو سه دههی نخستِ قرن ۱۴ خورشیدی بود». (ممتازواحد، ۱۴۰۰)
۴.۵. اِشغال ایران در جنگ دوم جهانی
«در حالیکه جنگ جهانگیر دوم اِشغال ایران عزیز را توسط قوای متفقین بههمراه داشت، در سوم شهریور ۱۳۲۰ رضاشاه تبعید و فرزندش «محمدرضا پهلوی» بهسلطنت رسید. در دهه ۱۳۲۰ خورشیدی، رادیو هر چه بیشتر و بیشتر گسترش یافت و در حدود سالهای ۲۷ -۱۳۲۶ دستگاههای ضبط صوت وارد رادیو شد و از آن زمان، رادیو در کنار برنامههای زنده بهسمت برنامههای تولیدی نیز گرایش پیدا کرد. تحول ضبط صدا هر روز متحولتر میشد و حاملهای صوتی جدید وارد بازار ایران میشدند.
با روی کار آمدن دولت دکتر”محمد مصدق”، التهاباتِ ایرانِ پُرآشوبِ بعد از اِشغال تا حدی فُروکش کرد و با ملی شدن صنعت نفت در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹، ایران آمادهی تغییر تحولات سال ۱۳۳۰ و سالهای بعدیِ دههی پیشِرو شد.
آرمانها و اهدافِ ناکام مانده از انقلاب مشروطه با دولت دکتر مصدق و جبهه ملی ایران قوت گرفت ولی با کودتای ۲۸ امرداد ۱۳۳۲، رشتهی تمام امیدها گسسته شد. غمی عجیب و حُزنی عمیق، ایرانِ آن روزگار را در برگرفت و متولیان هنری آن عصر سعی در آرامسازی جامعه با تزریقِ آرامبخشِ هنر (از جمله شعر و موسیقی و …) داشتند. برنامهی «موسیقی ایرانی» و بهویژه برنامه «گلها» در رادیو ایران و همچنین سینمای آن دوران و میل بهلَختی و بیغمی و سرخوشی، گویا علاجِ روحیهی جمعیِ وامانده و جامانده از مشروطهخواهی و ملیگرایی بود». (ممتازواحد، ۱۴۰۰)
۵.۵. گذر در مکاتب موسیقیِ پس از صفویه
_( *نتیجهگیری* )_
همانطور که در ابتدای نوشتار ذکر شد، مطالعهی مکتبهای موسیقیِ پیشاصفویه بهکتابِ ارزشمند «مکتبهای کهن موسیقی ایران»، بهتألیف و تحقیقِ استاد محقق و دانشمند «محسن حجاریان» ارجاع گردید و در مقالهی پیشِ روی، «مکتب موسیقی صفویه» و موسیقیِ پساصفویه مورد بررسی قرار گرفت.
شرحش رفت که موسیقی در پیش از صفویه و بهویژه در دورانِ تیموریان و ایلکانیان، با مکتب موسیقیِ سیتماتیست (موسوم به منتظمیه) مواجه شد. «صفیالدین ارموی»، «قطبالدین شیرازی» و «عبدالقادر مراغی»، در زُمرهی رئوس و سه ضلعِ اصلیِ این نحلهی اندیشهای- موسیقایی بودند.
بعد از بهروی کار آمدن صفویه و بهویژه در اوایل آن، موسیقیِ این عصر هرچند با ساز و کارِ موسیقیِ پیش از خود تداوم یافت ولی با گذر زمان، میانِ علم و عمل در موسیقی انفصال افتاد و بیشتر از ساحتِ تفکر و نظریهپردازی، اجرا و هنرپردازی موردتوجهِ آن نسل از موسیقیدانان واقع شد. همچنین گفته شد که در برخی مفاهیمِ ترمینولوژیِ موسیقی آن دوران نیز، تغییراتِ مفهومی پدید آمد.
در دوران پساصفویه تا بهزندیه، تغییر محسوسی در روندِ موسیقی در کتابهای تاریخی اشاره نشده است. «مکتب موسیقی زندیه» و «مکتب موسیقی قاجاریه»، از مهمترین مکاتبِ موسیقیِ پساصفویه میباشند.
اشاره شد که در عصر زندیه بنا بهدلایلی، موسیقی بازاری و عوامانه بارِ بیشتری نسبت بهموسیقی هنری یافت و سنت غیررسمی موسیقی دستگاهی ایران را بایستی از این دوران جستجو کرد. در عصر قاجاریه، اتصال بین علم و عمل در موسیقی مجدداً محقَق شد و نگارش کتب، رسالات و جزواتِ موسیقی، رونق گرفت. مکتب موسیقی قاجاریه نیز – همچون مکتب موسیقی صفویه – نسبتِ معتدلانهای را میانِ موسیقی عامهپسند و عوام و موسیقی هنری و خواص برقرار ساخت.
در دوران گذار از قاجاریه به پهلوی، تغییر- تحولات سیاسی و اجتماعی مهمی بهوقوع پیوست و جدا از مطبوعات و جراید (و اساساً رسانههای نوشتاری)، عصر تحول ضبط صفحه نیز خبر از تولد رسانهای شنیداری میداد. در عصر پهلوی تا بهحال حاضر که راقم این سطورِ این دوره را «مکتب جدید موسیقی» و بهعبارت صحیحتر «جُنبش جدید موسیقی» نام نهاده است؛ فُرماسیون در سازههای اجتماع، در زمرهی مهمترین اتفاقات اجتماعی بدوِ آن بود و جامعهای که تا پیش از آن عصر، نهایتاً در دو قطبیِ عوام و خواص قرار میگرفت، میانه و بینابینی بهنام “طبقه و قشرِ متوسط” یافت.
در ساحتِ موسیقی نیز، بهغیر از موسیقی هنری و یا کلاسیک ایرانی و موسیقی عامهپسند و یا عوامانهی ایرانی، «موسیقی عامیانه» در برآیندی فرهنگی میان دو فرهنگِ موسیقی یادشده، واقع شد.
شکلگیری ساز و کارِ موسیقی کافهای، کابارهای و نایتکلابها و بعدها کلابِ جوانان و همچنین موسیقیِ رسانهای در رادیو و تلویزیون، ریشه در تفکر موسیقی عامیانه و متوسط داشت.
و همچنین اشارت رفت، معنی و مفهومِ «مکتب» – خاصه، مکتبِ هنری – فراتر از جغرافیای هنری و حتی اشخاصِ هنری (!) است ولی بایستی نکتهی بسیار مهمی مورد توجه قرار گیرد که «جغرافیای تاریخی موسیقی»، عامل تعیینکنندهای در بررسی مکاتب موسیقی بهخصوص، مراکز و کانونهای موسیقایی است که از این رهسویه و رهیافت میتوان؛ اوضاعِ طبیعی، اقتصادی، انسانی و سیاسیِ موسیقی ایران را در دورانها و گذر و گذارِ تاریخی، مورد بحث و بررسی قرار داد.
مقالهای که از نظر گذشت، سعی بر آن داشت با این نگرش بهموضوع مکتبهای موسیقی پس از عصر صفویه بپردازد و سرنامِ «ایرانِ فرهنگیِ» نوشتار نیز، بدین امر دلالت داشت.
*پینوشت:*
– ممتازواحد، محمدرضا. ۱۴۰۰. «موسیقی ایران» در قرن چهاردهم خورشیدی (۱۴۰۰- ۱۳۰۱) در چهار بخش. پایگاه خبری- تحلیلی موسیقی فارس. فروردین و اردیبهشت
– منا، شهاب. ۱۳۸۹. _حبیب سماعی و راویان آثار او_ . انتشارات سوره مهر (وابسته بهحوزه هنری): چاپ اول.
– چند برنامهی رادیوییِ مرتبط با مبحثِ نوشتار، بهپیوست در بخشهای اول، دوم و سوم ارائه گردید. علاقه مندان جهت شنیدن مباحث کامل کانونهای موسیقی از برنامهی موسیقیمحور ” عندلیب ” در « شبکهی رادیویی ایران »، به سایت و اپلیکیشن ایرانصدا مراجعه بفرمایند.
– مفاهیم، عبارات و اصطلاحاتی که برای اولین بار از جانب «علیرضا امینی» (کارشناس و سردبیرِ برنامهی رادیویی عندلیب) عنوان گشته، بهاین صورت (امینی، ؟ ) درج گردیده است.
– مفاهیم، عبارات و اصطلاحاتی که برای اولین بار از جانب «محمدرضا ممتازواحد» (نگارندهی این سلسله نوشتار) عنوان گشته، بهاین صورت (ممتازواحد، ؟ ) درج گردیده است.
*منابع و مآخذ برای مطالعهی بیشتر:*
– براون، ادوارد. ۱۹۸۳ . _یک سال در میان ایرانیان_ . صالحی علامه، مانی (مترجم، ۱۳۹۹). انتشارات اختران. [توضیح اینکه، سفرنامهی ادوارد براون در ۸- ۱۸۸۷ م. نوشته شد؛ در سال ۱۹۸۳ م. برای نخستین بار منتشر شد و ترجمهی اخیر این کتاب نیز، در سال ۱۳۹۹ خورشیدی صورت گرفت]
– اسکندربیگ ترکمان. ۱۳۹۰. _تاریخ عالم آرای عباسی_ . بهکوشش فرید مرادی. تهران: انتشارات نگاه. [توضیح اینکه، تاریخ تألیف این اثر ۱۰۲۵ ه.ق. است]
– حجاریان، محسن. ۱۳۹۳. _مکتبهای کهن موسیقی ایران_ . تهران: انتشارات گوشه، چاپ اول.
– مشحون، حسن. ۱۳۸۰. _تاریخ موسیقی ایران_ . ویراستار: شهیدی، شکوفه. تهران: فرهنگ نشرنو، چاپ اول.
*این نوشتار، به تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۰، در پایگاه خبری- تحلیلی موسیقی فارس منتشر شد.*
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰