موسیقی نو: استاد محمد موسوی نوازنده نی تعریف می کرد:
من این شانس را داشتم که سال ۵۴ به اتفاق شجریان سفری به قونیه ترکیه داشته باشم.
مراسم بزرگداشت مولانا همه ساله از ۲۰ تا ۲۷ آذر در قونیه برگزار می شود و هر شب مراسم سماع است.
ترکیهایها معتقدند مولانا متعلق به آن هاست و ایرانی نیست. بر مزار مولانا رفتیم، در آن سال یک دوره مسابقه بین المللی قرآن هم برگزار می شد. یکی از قاریان قرآن ایرانی دیر کرده ، به مسابقه نرسیده بود . شجریان به رایزن فرهنگی گفت:
“من قرآن می خوانم.”
رایزن گفت: من خودم باندازه کافی عصبانی ام، شما دیگه با من شوخی نکنید.
شجریان گفت:
می روم و می خوانم، حالا ببین …
شجریان رفت و خواند و در میان بهت همه مدال طلا و یک جلد قرآن نفیس جایزه گرفت.
چشمان رایزن از حدقه درآمده بود به من گفت:
“جناب موسوی من که اصلاً باور نمی کنم.”
مزار مولانا خیلی دیدنی است. حالتی ایوان مانند دارد.
برعکس ما که مرده را توی خاک می گذاریم، آن ها روی زمین می گذارند و رویش را به صورت هلالی آجر می چینند.
مولانا در وسط، پدرش دست راست و پسرش دست چپ او آرمیدهاند.
وقتی چشمم به مقبرهاش افتاد حس و حال عجیبی پیدا کردم و بی اختیار یک نی کوتاه در جیب بغلم داشتم، درآوردم و نغمه ای در سه گاه نواختم و حال شجریان هم خراب تر و شوریده تر از من.
شجریان با آن صدای جادویی اش مرا همراهی کرد.
آواز بی نظیر او چنان غوغا و شوری در دلها افکند که دیدم اکثر مردم بی اختیار گریه می کنند.
متولی آرامگاه مولانا نزدیک شد و گفت:
” آقایان اینجا ساز زدن ممنوع است، اما برنامه شما آنقدر عالی بود و با استقبال بی نظیر مواجه شد و ما را بی اختیار کرد که آن را قطع نکردیم.”
بعد رفت از موزه یک نی آورد و به من کادو داد و من هم نی خود را دادم شجریان با نوک چاقو و خط زیبایش نوشت و به موزه مولانا دادم که همچنان موجود است.
با وجود همکاری بسیار زیاد من و شجریان باهم ، کمتر دیده ام که شجریان با چنین حس و حالی آواز بخواند و حتی شنوندگانی که فارسی نمی دانستند بی اختیار گریه کنند.
ای کاش آن اجرا ضبط شده بود، ای کاش..
در ضمن یادم هست زمانی که شجریان در تهران مستاجر بود و شدیدا به پول نیاز داشت ، صاحب یک کاباره به او پیشنهاد اجرای برنامه در کاباره اش را در برابر دستمزد شبی ۲۵ هزار تومان را داد ،اما شجریان هرگز نپذیرفت.
این درست زمانی بود که قیمت یک پیکان نو کمتر از ۲۰ هزار تومان بود و معروف ترین خوانندگان پاپ شبی نصف این مبلغ را دریافت می کردند.
بزرگان ، بزرگ زاده نمی شوند ، بلکه بزرگ ساخته می شوند.
و به سخن حافظ بزرگ :
اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست
رهروی باید جهانسوزی نه خامی بی غمی
سلام خدمت استاد موسوی
بنده این خاطره شما را بارها خوانده ام و از بر هستم. اما از آن جایی که این خاطره بسیار ساده و زیبا تعریف شده است، هر از گاهی با جستجو به این صفحه میام و ابن خاطره زیبایتانرا مرور می کنم. خدا شما را سلامت نگه دارد و روح استاد شجریان را قرین رحمت نماید.