|
موسیقی نو: موسیقی در نمایش کودک مانند دیگر عوامل آن دارای ویژگیهای خاص است. در کنار عوامل رنگین و پر حجم و زرق و برقدار کار کودک همچون گریم و لباس و دکور که برای برقراری هرچه بیشتر ارتباط با کودک شکل میگیرد، موسیقی نیز باید دارای آهنگی متفاوت باشد، چرا که مخاطب کودک است.
برای اثر گذاشتن بر روی کودک، طبیعی است که اول باید مخاطب را شناخت و به ویژگیهایش آشنا بود. کودکان دارای خصوصیاتی هستند که بدون در نظر گرفتن این ویژگیها نمیتوان کار هنری موفقی ارائه داد. یکی از این ویژگیهای مهم محدود بودن دامنه تمرکز در کودکان است. هیچ کودکی نمیتواند بهطور طبیعی بر روی یک موضوع خاص بیشتر از چند دقیقه تمرکز کند. کودکان بازیگوشند و از هر مسئله که باعث شود آنان را به سکون و بیحرکتی بکشاند، گریزان میشوند. از هیچ کودکی نمیتوان تقاضای دنبال کردن داستانی طولانی را داشت.
قدرت تمرکز رفتهرفته و با افزایش سن شکل میگیرد و با آن رابطه معکوس دارد. استفاده بجا و و مناسب از قطعات موسیقی در نمایش یکی از راههای ایجاد تمرکز است و به راحتی میتواند مخاطب بازیگوش نمایش را که در صندلی خود ناآرام تکان میخورد، دوباره به تماشای نمایش بکشاند و با نمایش همراه کند. موسیقی همراه با ریتم و حرکت آنقدر تأثیرگذار است که میتواند بهراحتی جایگزین کل نمایش شده و در انتقال معنا به مخاطب فعال گردد.
انتخاب موسیقی باید با دقت صورت گیرد
در اغلب نمایشهای امروزی در جایجای نمایش کودک استفاده از موسیقی بهمنظور شاد و جذاب کردن نمایش صورت میگیرد. در کنار وظایف موسیقی در انتقال فضا بهوسیله موسیقی، دادن علایم شناسایی متن (مثل صدای جیرجیرک برای اعلان شب یا افکتهای زدن ضربه برای تشدید حرکت و صدای باران) و شناسایی شخصیتهای نمایش (مثل استفاده از ملودیهای محلی برای نشان دادن و پررنگ کردن یک شخصیت) موسیقی میتواند شادیبخش باشد، اما این شادیبخش بودن نباید روی کل نمایش اثر نامطلوب بگذارد و آنرا از اعتدال خارج کند و بهسمت ابتذال بکشاند. صرف ریتمیک بودن بعضی ملودیها و نواها نمیتواند دلیل مناسبی برای استفاده در کار نمایش باشد. حجم زیاد و طولانی بودن قطعه موسیقی نیز میتواند بهراحتی مخاطب را از وی گرفته و بدین ترتیب همراه کردن کودکان برای ادامه تماشای نمایش بسیار سخت و دشوار خواهد شد.
کودکان معمولاً آنچه را میفهمند، اجرا میکنند و بالعکس، یعنی آنچه را فهمیدهاند بازگو میکنند. تجربه نشان میدهد اگر از کودک بخواهیم یک قطعه موسیقی پر از فواصل کوتاه نیمپردهای فواصل کروماتیک و تحریرهای ربع پردهای در موسیقی ایرانی را اجرا کند، مطمئنأ در اجرای آن موفق نخواهند بود و آن را به صورت ناقص اجرا میکند، کودکان موسیقی بدون تحریر را بهتر میفهمند، چون آنرا بهتر اجرا میکنند. قطعات آوازی ساده برای بچهها دلچسبتر است. این بحث در مورد سازها هم مصداق دارد. سازهایی مانند فلوت و سازهای دیگر که به ارف معروفاند و محبوب بچهها هستند، بهراحتی نواخته و شنیده میشوند و برای بچهها جذابترند. قطعات موسیقیای که در آن از این سازها استفاده میشود نیز برای کودکان محبوب است. استفاده از این سازها در قطعات موسیقی کودکان بهقدری رایج است که با نواختن تکملودی با این سازها بلافاصله شنونده در مییابد که این کار برای کودک ساخته شده است.
اگر قبول کنیم که انتقال معنا با فرهنگ مخاطب، رابطه مستقیم دارد و در کار کودکان آموزش فرهنگی یکی از اهداف اصلی است، با توجه به اینکه نمایش کودک بضاعت و توانایی این را دارد که ارزشی، اخلاقی و آرمانهای فرهنگی را به کودکان منتقل کند، استفاده از نواها و سازهای محلی و بومی بسیار بجا و زیباست. موسیقی و نواهایی برخاسته از فرهنگ و قومیتها که از بدو تولد به همراه ما است و کودکانمان نیز بهراحتی آنرا شناخته و با آن مأنوساند در نمایش کودک کآرایی فراوانی دارند. ریتم و موسیقی لالاییها و بازیها بسیار سریع توسط کودکان دریافت میشوند، اکثر بازیهای کودکان با شعرهای ریتمیک و آهنگین اجرا میشود و جالب اینجاست که بهراحتی حفظ هم میشود، حتی اگر بیمعنی باشد مثل بازی اتل متل توتوله، گاو حسن چهجوره، نه شیر داره نه پستون، گاوشو بردن هندستون که در آنها بیشتر ریتم است که اهمیت دارد تا اینکه معنی خاصی مدنظر باشد، ولی اکثر این نواها و ملودیها در کنار بازی برای کودکان بسیار جذاب است.
در ایران در مورد ترانهها و نغمههای مخصوص کودکان تلاشهای ارزشمندی شده، کسانی چون احمدی و ثمین باغچهبان، مصطفی رحماندوست و خیلیهای دیگر برای بچهها شعر سرودهاند و آهنگسازان بزرگی چون حسین دهلوی، روحاله خالقی، بابک بیات، ناصر نظر برای شعرهای کودکان موسیقی ساختهاند. موسیقی بسیار دقیق و تکنیکی که در آن از فواصل ساده و اکثرأ بزرگ Aguement استفاده شده است و اکثرأ در ماژور، رها، پر شور، پر انرژی و شاد اجرا میشود. از مینورها بیشتر برای لالاییها استفاده شده و فواصل ساده و دلنشین در عین شادیبخش بودن لطافتی بهخصوص در آن جاری کرده به لطافت همان دوران کودکی، این ترانهها که بارها از رادیو در برنامههای کودک پخش میشد امروزه در مهدکودکها استفاده میشود و میتوان گفت که کودکی نیست که با این ترانهها و نغمهها آشنا نباشد.
سخن آخر اینکه یادمان نرود در کار کودک، مخاطب همچون صحفه سفیدی است که نگاشتههای ما بر روی آن حک میشود. هر چه بنویسیم، چه سیاه و چه سفید بر آن میماند و با او بزرگ میشود. نمایش کودک، علاوه بر فراهم کردن لحظاتی شاد، وظیفه دیگری هم دارد و آن انتقال همه خوبیهاست.
نویسنده: نگین صادقی پور
« لطفا یک نظر بنویسید و در قرعه کشی پایگاه موسیقی نو شرکت کنید»
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰