موسیقی نو: ساز زهی چگور، یا چُئگور / چغور سازی از خانوادهٔ سازهای زهی مقید از ردهٔ قوپوز است. چگور مرکب از یک قطعه چوب مجوف بر شکل عودی کوچک است که دارای پنج وتر میباشد. به این ساز قوپوز نیز میگویند. سازی زهی ـ زخمهای که اوزانهای قدیم (اجداد عاشقهای کنونی) مینواختهاند. سازی که امروزه در دست عاشقهای آذربایجان دیده میشود، «ساز» نام دارد و به ساز عاشیقی نیز معروف است.
گاهی حک کردن عکس عاشیق بر روی قوپوز، آن ساز را به انحصار او در میآورد. در بین عاشیقهای قم، ساوه و همدان ممکن است به قوپوز، نام چگور اطلاق شود و در میان عاشیقهای کشور ترکیه به آن باغلاما گویند. با توجه بر اینکه هر یک از اسامی ذکر شده کم و بیش تفاوتهایی با هم دارند، اما آنچه در اینجا مورد توجه است سنت خنیاگری است، شخصی که هم نوازنده و هم خواننده است و با ساز و آواز خود به نوعی یک روایتگری موسیقایی به شمار میرود.
نواختن این ساز هنوز هم میان ترکمانان و ایرانیان آذری رایج است. نیز (دوتار و تنبور). چگور رایج در جمهوری آذربایجان و نواحی ترکنشین ایران، معمولاً نُهسیمه است و نسبتاً از دوتار و تنبور بزرگتر است.
چگور نزد عاشیقها در آذربایجان قُپوز و ساز نامیده میشود و سازی شبیه باغلاما است.
تفاوت ساز چگور معمول در منطقه همدان با قوپوز یا ساز عاشیقهای مناطق دیگر آذربایجان و سازهای مشابه ترکیهای (چؤگؤر، باغلاما، تامبورا و دیوان) در کوک سیم ها و تعداد و فواصل پردههاست؛ همچنین سازهای مذکور در شکل و اندازهٔ کاسه و صفحه تفاوتی اندک با هم دارند.
تاریخچه
عاشقهای ساوه، قزوین، همدان و ایل قشقایی در حال حاضر به سازشان چُئگور میگویند. چئگورهای نواحی یاد شده امروزه چیزی به جز ساز عاشیقی متداول در آذربایجان نیست. البته اکنون چُئگور در ایل قشقایی منسوخ شده است. ظاهراً آخرین فردی که در ایل قشقایی این ساز را مینواخته، حسینقلی خان معروف به صَمصام السلطان (د ۱۳۱۹ش) بوده که در ۷۵ سالگی درگذشته است. او ایلخانِ ایلِ قشقایی بود و اولین و آخرین ایلخانی بود که به نواختن چئگور پرداخته است. اندکی پیش از او ظاهراً افراد دیگری در ایل قشقایی چئگور مینواختهاند که از جملۀ آنها میتوان از جعفرقلی بیک از طایفۀ چگینی، و اسفندیار بیک نام برد. در موسیقی عاشقی ایل قشقایی دو آهنگ منسوب به صمصامالسلطان است که شعر و موسیقی آنها را خود او ساخته است، یکی آهنگ «صمصام» و دیگری آهنگ «نه حاجت باده ایچمآما» (حاجتی نیست به خوردن باده) (همو، تحقیقات). تصویری از میانسالی صمصامالسلطان در دست است که بهرغم کیفیت نامناسب آن، او را چئگور در دست نشان میدهد. با از میان رفتن چگورِ قشقایی، عاشقها به کمانچه و تار روی آوردند و برخی نیز کمانچه را رها کردند و به نواختن ویلن مشغول شدند.
عاشقهای همدان نیز امروزه در حال از میان رفتناند؛ اما هنوز حضور دارند. در قزوین و ساوه نیز عاشقها هنوز چئگور مینوازند و میخوانند. «عاشق» در استان همدان عموماً به شخصی اطلاق میشود که نوازندۀ چئگور است و حین نواختن ساز به خواندن و نقل داستان میپردازد. البته گاهی اوقات در مراسم عروسی ــ که مهمترین عرصه برای هنرنمایـی عاشقهاست ــ نوازنـدگان بالابـان و دایـره بـا عـاشق همراهی میکنند و به صورت گروه ۳ نفره به اجرای موسیقی میپردازند؛ اما در حین نقل داستان هیچ سازی غیر از چئگور نواخته نمیشود، زیرا در غیر این صورت مردم متوجه مفهوم داستان نمیشوند. بنابراین نقش عاشق و ساز چئگور در مجلس عروسی عمدتاً نقل و همراهی آواز است و از این ساز، برای همراهی در رقص استفاده نمیشود، اما بعضی مواقع، در غیاب سازهای دیگر، عاشق مجبور به اجرای قطعاتی برای همراهی رقص نیز میشود.
ساختار
ساز زهی چگور یا همان قوپوز نیز مانند دوتار و تنبور کاسهای گلابی شکل و دستهای متصل به آن دارد. سیمها در امتداد دسته و کاسه ساز کشیده شدهاست و با انگشتگذاری و زخمهزدن نغمات استخراج میشوند.
بر روی سه رشته سیم پایین که با هم همصدا کوک شدهاند انگشتگذاری میشود و ملودی ایجاد شده توسط سیمهای دیگر (واخوان) همراهی میشود، در واقع به غیر از سه رشته سیم اول بر روی سیمهای دیگر انگشتگذاری نمیشود. گاهی درون دسته را خالی میکنند و در آن ساچمه و پولکهای ریز میریزند تا هنگام تکان خوردن ساز به صدا درآیند، به این نوع قوپوزها «دهراز»، به معنای گذرگاههای تنگ و باریک، گفته میشود، علاوه بر این سازهایی که دسته آنها خالی شده است سبکتر هستند و برای حملکردن و گردش در مجلس و قهوهخانهها مناسبترند.
از آنجا که در فرهنگ موسیقی عاشیقی، عاشیق برای گرم کردن مجلس دائم در تکاپو و قدمزدن است، ساز نیز با تسمهای به پهلوی نوازنده متصل شده و همراه او در مجلس میشود. قوپوز آنچنان اهمیتی در فرهنگ عاشیقی آذربایجان یافته است که به این ساز جنبه تقدس بخشیدهاند و به همین ترتیب عاشیق را نیز امین ایل و حتی یار و برادر پیامبر میدانند.
در قدیم اعتقاد بر این بود که جمجمه سر از ۹ استخوان تشکیل شده است، بنا بر همین اعتقاد عدد نمادین ۹ جایگاه ویژهای در ساختن قوپوزها داشت( ۹ ترکه، ۹ سیم و ۹ دستان) اما امروزه این معادلات بر هم ریخته و تعداد دستانهای این ساز تا ۱۳ و حتی ۱۶ عدد نیز افزایش یافته است و کاسه لزوما ۹ ترک ساخته نمیشود (۱۱ ترکه و ۱۳ ترکه)، تعداد سیمها نیز به ۷ یا ۸ تقلیل یافته است. همچنین در گذشته رسم بر این بود که صفحه قوپوز را از سه تکه چوب بهم چسبیده میساختند ولی امروزه صفحه این ساز یک تکه است.
قوپوز را در سه اندازه مختلف میسازند: «آنا ساز» که مختص عاشیقهای حرفهای و استاد است، «جوره ساز» برای نوجوانان و جوانان، و «تاوار ساز» برای خانمها. مضراب قوپوز از چوب درخت گیلاس تهیه میشد که امروزه پلاستیک جایگزین آن شده است. آنچه بیش از همه در این ساز جلب نظر میکند طرحها و نقشهایی است که سازندگان قوپوز با مهارت خاصی بر روی آن حک میکنند. حکاکی و صدفکاری از طرح گل و گیاه، حیوانات و تصاویر مینیاتوری و خطاطی اشعار بر روی بدنه ساز بسیار مرسوم است.
کوک چگور رایج در بین ترکهای همدان
ساز زهی چگور مورد استفاده در مناطق ترک نشین همدان معمولاً نُه سیمه است و به طور معمول درحالت دست باز، سه سیم پایین چوگور کوک رِ و شش سیم بالا کوک دو دارند.
گونهٔ دیگر از کوک چوگور هم به همین صورت است؛ جز اینکه سیم چهارم کوک سُل میگیرد. این کوک، زارِنجی نام دارد و کاربرد آن در مقایسه با کوک پیشین، کمتر است.
در گذشته گونهای کوک به نام زنگ شتر رایج بود که امروزه تقریباً به فراموشی سپرده شده است.
برای اجرای مقامهای شبیه به دستگاه ماهور (یا راستپنجگاه همچون کوراوغلو) بهتر است سیم زارنجی (سیم چهارم) را فا کوک کرد.
برای اجرای سه گاه ترکی بهتر است سیم زارنجی (سیم چهارم) را می کوک کرد.
پرده بندی چگور همدان
به طور معمول چگور دارای یازده الی سیزده پرده است؛ اما نوازندگان حرفهای این ساز گاه چندین پرده روی صفحه چگور تعبیه میکنند (با نواری باریک از جنس حصیر یا نخ پلاستیکی). معمولاً غیر از پرده اول چگور که ربع پرده یا اصطلاحاً کُرُن است، بقیه پردهها یا اصلی است یا نیمپرده.
پردههایی که در نواختن اغلب مقامها و نغمههای ترکی به کار میرود، عبارت است از اول، سوم، پنجم، هفتم، هشتم و دهم.
چوگورنوازان در اجرای برخی از مقامها با انگشت شست بر سیمهای واخوان (شش سیم بالا) پردهگیری میکنند (عاشیقهای آذربایجان و بهخصوص اوزانهای ترکیه در استفاده از سیمهای چهارم به بعد مهارت بیشتری دارند).
از تکنیکهای نواختن ساز زهی چگور میتوان به نواختن سرانگشت سوم یا چهارم دست راست بر صفحه چگور اشاره کرد که در بین نوازندگان سازهای خانواده باغلاما در کشور ترکیه نیز مرسوم است. در پردهگیری نیز در حالت نزولی دست چپ بر دسته ساز، نوازنده معمولاً با انگشت سوم بر پرده لا کرن پس از پرده لا و سل بِمُل پس از پرده سل اشاره میکند. این فن در نواختن کمانچه محلی نیز کاربرد دارد.
مهدی اخوان ثالث شاعر معاصر ایران نیز شعری به نام آواز چگور از خود به یادگار گذاشته است. نکتۀ جالب این است که برخی نوازندگان و خوانندگان قشقایی بهطور کلی به همۀ سازها، چئگور میگویند، اعم از آنکه این ساز چئگور باشد یا ویولن …
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰