یک گفتگوی کمیاب با استاد علی تجویدی

استاد علی تجویدی: موسیقی ما همیشه مهجور بوده زیرا موسیقی را مانند هنرهای دیگر مذموم می‌شمردند! توصیه من به جوانان این است که موسیقی عاطفی ما را بشناسند و روی ردیف‌های عاطفی حساس باشند.

 

موسیقی نو: ۲۴ اسفند سالروز درگذشت استاد علی تجویدی است. وی ده سال پیش در چنین روزی در سن ۸۶ سالگی در تهران درگذشت.

 در سال‌های آخر عمر (۱۹۹۸میلادی) از سوی مرکز تحقیقات بیوگرافی آمریکا با همکاری دانشگاه کمبریج انگلستان به عنوان مرد سال موسیقی جهان برگزیده شد و در مراسم ویژه‌ای در شهر لیسبون پایتخت کشور پرتغال ضمن بزرگداشت ۴۹۸ هنرمند برجسته از سراسر جهان، به هر یک از آنان هدایا و لوح یادبود اعطا شد. همان زمان با او یک گفتگوی رادیویی انجام شد که فشرده آن را در ادامه می‌خوانید.

استاد تجویدی چگونگی کسب عنوان بزرگ‌ترین موسیقیدان جهان را این گونه شرح داد: از طرف مؤسسه بیوگرافی ای.بی.آی آمریکا برای من دو لوحه رسید که یکی از آن ها حاکی از آن بود که نام من در قاب مردانی که در قرن بیستم تأثیرگذاربوده‌اند، ثبت شده است. یکی هم لوحه‌ای بود به عنوان مرد سال موسیقی ۱۹۹۸جهان. آن چه بیش از هر چیز توجه مرا به خود جلب کرد این بود که وقتی لوحه به دستم رسید یاد غزل حافظ افتادم و آن را روی کاغذ جداگانه‌ای نوشتم و در کنار لوحه قرار دادم که می‌گوید:

گریه شام وُ سحر، شُکر که ضایع نگشت

قطره بارانِ ما، گوهرِ یک‌دانه شد…

تجویدی ادامه داد من در حال حاضر مشغول ساختن آهنگی هستم تحت عنوان “آرزوی صلح”. این آهنگ را من  در “ر ماژور”نوشتم. “پارتی تور” آن را هم حاضر خواهم کرد و در سراسر دنیا قابل پخش خواهد بود. شعرش توسط دوست عزیزم شاعر و ترانه‌سرای ارجمند بیژن ترقی سروده شده و امید دارم به انگلیسی ترجمه بشود و برای یونسکو، بی.بی.سی و ای.بی.آی هم بفرستم.

تجویدی که در ۸۰ سالگی به این پرسش‌ها پاسخ می‌داد . درمورد وضع سلامت‌اش گفت که مشکلاتی وجود داشت، در بیمارستان عمل جراحی روی اوانجام شد و افزود به من قول داده شد که ریشه کسالت من کنده شده است.

تجویدی آنگاه در مورد شناخت یا ارتباط قبلی با دو مؤسسه در آمریکا و انگلستان که او را به عنوان مرد سال موسیقی جهان برگزیدند گفت: حدود شاید ۱۵ سال پیش هم نام من به عنوان آهنگساز ثبت شده بود، ولی هیچ گونه ارتباطی نداشتم و این اولین بار بود که چنین نامه‌ای به من رسید و خیلی خوشحالم کرد.

استاد تجویدی در پاسخ  به پرسش مربوط به واکنش در برابر مشاهده نام خود در میان برترین‌های موسیقی قرن بیستم گفت: من پس از خروج از بیمارستان، وقتی لوحه نفیس به دستم رسید و مرد سال موسیقی سال ۹۸ جهان شناخته شدم، خیلی خوشحال شدم و یاد زحمت‌های خودم افتادم که بالاخره انسان زحمتی را که می‌کشد اجرش را در همین دنیا از خدا می‌گیرد و البته تشکر کردم و ضمنا راجع به رفتن به لیسبون هم قرار شد اگر وضع سلامت‌ام مساعد باشد در آن گردهم آیی شرکت کنم.

 

شعری که آزادی را طلب می کند

تجویدی چند بیتی از شعر بیژن ترقی را که بر روی آهنگی ساخته وی گذاشته بود این‌گونه بیان و توصیف کرد: شعری که آزادی را طلب می‌کند، و مضمون‌اش چنین است:  

بالِ من بگشا وُ از بندم رها کن  

پایم از این رشته های بسته وا کن

تا فرازِ کوه و صحرا    

دشت و دریا  

پُر کنم با نغمه‌های جاودانه…

و ادامه می‌دهد: این شعر بسیار مؤثر واقع  شد. ولی آهنگی که ساختم برای صلح از زبان کبوترهاست  که همیشه مظهر صلح‌اند:

ای کبوترهای رنگین، شادی دل‌های غمگین      

صلح‌تان پاینده بادا، مهرتان رخشنده بادا     

بعد رو به طبیعت می‌خواند:

ای صفایِ آبِ روشن، ای همه گل‌های گلشن     

دست‌تان بخشنده بادا…

سپس خطاب به بشر می‌سراید:

ای بشر، ای رازِ هستی، سازِ خوش‌آوازِ هستی        

ای کمالِ آفرینش، ای فروغِ  راهِ بینش

ای که تو سرچشمه آزادگی، سرلوحه لطفِ خدائی

ای که تو در عالمِ ذوق و هنر، چون آسمان، بی انتهائی

این گران‌جانی چرا؟، مرگ و ویرانی چرا؟!

استاد علی تجویدی  سپس به آهنگ‌ها و آثار خود اشاره کرد و گفت:

 به درستی نمی‌توانم بگویم چند اثر، اما می‌توانم بگویم متجاوز از ۳۰۰  تا ۳۵۰ آهنگ با کلام و بی کلام دارم. غالب آهنگ‌های مرا هر خواننده‌ای که خواند با همان آهنگ اول معروف شد، خانم حمیرا، خانم هایده و دیگر خوانندگان با خواندن آهنگ‌های من معروف شدند.

 

موسیقیِ ما را باید شناخت

تجویدی در پاسخ به پرسش علت جهانی نشدن موسیقی ایران چنین گفت:

به نظر من، موسیقی ما همیشه مهجور بوده، موسیقی ما مانند هنرهای دیگر مذموم شناخته می‌شده و حتی در نوشته‌ها ومقالاتم غالبا نوشته‌ام که در قدیم به موسیقیدان، زن، نمی‌دادند. ببینید، وقتی موسیقی این قدرمنحط ارزیابی شود معلوم است که ترقی نمی‌کند. 

یکی ازعلل درجا زدن موسیقی ما به این دلیل است که چون نتوانستیم موسیقی‌مان را مانند موسیقی جهانی مدلاسیون (مرکب خوانی) کنیم، غالبا در همان دستگاه متوقف شده است. مرکب‌خوانی باید به وسیله موسیقیدانی صورت بگیرد که ذوق داشته باشد، اگر ذوق نداشته باشد و بخواهد مرکب‌خوانی کند خیلی تو ذوق خواهد زد. من آهنگی دارم به نام «شور کودکی» که مرحوم دلکش آن را اجرا کرده و در سه مقام ساخته شده، یکی در سه گاه، یکی شور و سومی در اصفهان و طوری این مدلاسیون صورت گرفته که شنونده احساس ناراحتی نمی‌کند. بعضی‌ها که مرکب‌خوانی می‌کنند به قدری ناهنجار است که کسی نمی‌تواند آن را گوش کند!

تجویدی در پاسخ  چه باید کرد تا موسیقی ایرانی جهانی شود گفت: موسیقی ایرانی را باید شناخت، تا موسیقی ما رانشناسند لذت نمی‌برند. گرچه ماگام ماژور درماهور داریم و گام مینور که شبیه آن داریم در “راک ” بخصوص در مایه اصفهان ما انواعی از آنها را داریم، ولی شناخت موسیقی ایرانی لازمه‌اش این است که فرهنگ ایران شناخته شود. بنا بر این تا کسی فرهنگ ما را نشناسد از موسیقی ما لذت نمی‌برد، کما اینکه خود ما هم یعنی کسانی که از موسیقی غرب لذت نمی‌برند به دلیل این است که فرهنگ غرب را نمی‌شناسند ولی وقتی کسی که فرهنگ غرب را می‌شناسد و گوش‌اش آشناست، معلوم است لذت می‌برد. خود من هر وقت که  نیاز داشته باشم آهنگ‌های موتزارت و بتهوون را می‌شنوم و خیلی لذت می‌برم چون درس آن را خوانده‌ام و معلم، آن ها را “آنالیز” کرده و بنا بر این از آن ها لذت می‌برم. مثال بزنم،  الیویر مسیان یکی از بزرگ‌ترین موسیقیدانان غرب مدت بیست سال در هند ماند و موسیقی آن را مطالعه کرد تا فهمید موسیقی هند چه می‌گوید.  یا اینکه مرحوم مینوئی می‌گفت با راوی شانکار (سیتارنواز مشهور هند) کار کرد تا توانست یکی از آثار او را با ویلن و ایشان با ساز خود بنوازند.

 

ویژگی موسیقی ایرانی: ربع پرده

تجویدی آنگاه در مورد ویژگی موسیقی ایران که یهودی منوهین برجسته‌ترین نوازنده ویولون جهان نواختن ربع پرده را از ویژگی‌های موسیقی ایران می‌دانست، گفت: ویژگی موسیقی ما عبارت از مُدها یا “گام “هائی است که داریم. مثلا در اروپا گام ماژور و مینور دارند، در ایران همین گام ماژور و مینور را داریم به علاوه مدهائی که در غرب نیست ولی در شرق هست مثل شور، سه گاه، به خصوص چهارگاه که در هیچ جای دنیا نیست.

این است که ویژگی‌های موسیقی ما به خاطرپرده‌های سازنده آن است. این خیلی مهم است و حالا دنیای غرب هم متمایل شده به اینکه این موسیقی‌ها را بشناسد. الان موسیقی مدرن غرب دنبال همین است که نه تنها ربع‌پرده را می‌نوازند بلکه هر یک از فواصلی که بین دو نت (از دو، تا رِ) وجود دارد در موسیقی مدرن از آن استفاده می‌شود.

وی در مورد پرسش مربوط به انگیزه خاص در راز و رمز آثارش که به آن ها جاودانگی داده است گفت:

تصور من فقط عشق است. یعنی عشق این آثار را به وجود آورد. من همان طور که در اوایل جوانی‌ام عاشق بودم، الان هم عاشق هستم و خوشبختانه عشق بوده که من کارائی خودم را از دست ندهم و همیشه دنبال این هستم که آهنگ جدیدی بسازم. می‌توانم بگویم سه نسل ازموسیقی من لذت بردند. آهنگ “یاد استاد” که منتشر شد نوار آن به تعداد زیادی فروش رفت  که بیشترین خریدار آن جوان‌های شانزده هفده ساله بودند.

استاد تجویدی در مورد بازنگری و تنظیم برخی از آثارش گفت: من از ۳۵ سال پیش که موسیقی علمی “هارمونی و ارکستراسیون” را خواندم ،آهنگ‌هایم را خودم تنظیم کردم، آن آهنگ‌هائی که متوجه شده‌اید مربوط به زمانی است که من هنوز آن ها را تنظیم نمی‌کردم. البته اگر قرار شود من آهنگ‌های گذشته‌ام را بخواهم تکرار بکنم حتمآ با تنظیم جدید خواهد بود و این را بگویم که در آینده که من نیستم تمام این آهنگ‌ها پخش خواهد شد. اطمینان دارم، چون می‌دانم آهنگ‌های من خوشبختانه در میان یکایک مردم هست و مانند سرود ملی مردم بلدند و آن ها را از بر هستند.

موسیقیدان بزرگ ایران در پاسخ این پرسش که آیا آن هائی که آن همه آثار بدیع برایشان ساختید و آن ها را به اوج افتخار و معروفیت رساندید، نسبت به شما حق‌شناس بوده‌اند گفت: چرا، حق‌شناس بوده‌اند. من گله‌ای ازهیچ کدام‌شان ندارم . چند روز پیشترخانم دلکش زنگ زدند و ابراز علاقه فراوانی کردند، بخصوص زمانی که بیماربودم، خیلی محبت کردند. خانم حمیرا بارها به من تلفن کردند، نامه نوشتند، تمام کسانی که آهنگ‌های مراخواندند واقعا ممنون‌شان هستم و حق‌شناس بوده‌اند.

 

توصیه به جوانان

استاد تجویدی به کسانی که درآینده جای موسیقدانان نامداری چون خودش، پرویز یاحقی و مهندس همایون خرم را می‌گیرند توصیه کرد به طور کلی موسیقیدان ایرانی باید به ردیف‌های موسیقی ایرانی کاملا واقف باشد، یعنی اِشراف داشته باشد و مفاهیم عاطفی ردیف را بداند، نه ردیفی که متأسفانه زده شده و غالبا تدریس نیز می‌شود و هیچ گونه جاذبه ندارد و من در کتابم اتفاقا به این موضوع اشاره کرده‌ام.

توصیه من به جوانان این است که موسیقی عاطفی‌مان را بشناسند. تصور می‌کنم با انتشار آخرین کتابم یک مقداری مسائل برای مردم بخصوص دانشجویانی که در دانشگاه‌ها هستند، روشن شده و توصیه‌ام به آنها اینست که روی ردیف‌های عاطفی حساس باشند.

استاد علی تجویدی موسیقیدان بزرگ ایران آخرین آرزوی زندگی خود پیش ازمرگ را این گونه توصیف کرد:

آرزو دارم مملکتی آزاد و آباد داشته باشیم و موسیقیدانان ما بتوانند جایگاه واقعی خودشان را پیدا کنند. آرزوی دیگرمن اینست که کتاب‌های دیگری که نوشته‌ام به چاپ برسانم.

استاد علی تجویدی در ۲۴ اسفند ۱۳۸۴ در سن ۸۶ سالگی در تهران درگذشت.

جالب است که خوانندگان زن معروف‌ترین ترانه‌های ساخت استاد علی تجویدی را خوانده‌اند: الهه، پوران، دلکش، مرضیه، حمیرا و هایده، از آن جمله ترانه‌های یاد کودکی، آتش کاروان، می‌گذرم، یاد من کن با صدای دلکش، صبرم عطا کن، پشیمانم با صدای حمیرا، سنگ خارا، دیدی که رسوا شد دلم با صدای مرضیه، آزاده، رفتم- رفتم با صدای هایده. همه این بانوان خواننده صداهایی بی‌همتا و ویژه داشتند که مانند آنها تا به امروز تکرار نشده است. از میان آن ها تنها حمیرا با صدای جادویی خود در قید حیات است که یک ماه پیش در بهمن ماه ۹۳ کیهان لندن یک گفتگوی اختصاصی با او را منتشر کرد.

یکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۳