خبری از پروژه موسیقی ملی معاصر با توضیحی از یک موسیقی پژوه

همت بلند دار …

 

 

م

موسیقی نو؛ محمدرضا ممتازواحد | ابتدا، جای دارد از ادیب و موسیقی‌پژوهِ گرامی جناب آقای “علی‌رضا پورامید”، نهایت سپاس و امتنان را به‌عمل آورده که ایده‌ی اصلی نگارش این جُستار نوشتاری، به‌پیشنهاد ایشان در ذهنِ راقم این سطور شکل گرفت.۱ این نوشتار، درصدد است به‌پاسخی بر این پرسش دست یازد که «آیا، هدف از پرورشِ خواننده و نوازنده، تربیتِ ردیف‌خوان یا ردیف‌نواز است؟!».

اولین نکته‌ای که در سئوالِ مذکور مبرهن است، بهره‌گیری از واژه‌ی “پرورش” است. پرورش، حداَعلای مقوله‌ی “ آموزش” بوده و همانا دریچه‌های “بینش”، در وادیِ پرورش گشوده می‌شوند. متأسفانه، یکی از آسیب‌های جدی آموزشِ موسیقی در بُرهه‌ی حاضر، نادیده‌انگاریِ این مهم است.

در گذشته‌های نه چندان دور، بسیاری از خوانندگان و نوازندگانِ بسیار مشهور، عموماً ردیف‌خوان و ردیف‌نواز نبودند ولی شگردِ ترغیبِ شنونده را به‌خوبی می‌دانستند. به‌عنوان مثال؛ بانو “دلکش”، هیچ وقت داعیه‌ی ردیف‌دانی نداشت و معلمینِ او نیز هیچ‌گاه دلکش را به‌منظورِ یک ردیف‌خوان پرورش ندادند ولی خانم دلکش می‌دانست که با چه لطایف‌الحیلی، انگیزش شنواییِ مخاطب را موجب شود.

متأسفانه، در سیستم آموزش موسیقی و به‌ویژه از عصری تا به‌حال حاضر، تأکیدِ بر فراگیری ردیف از خودِ مقوله‌ی خواننده‌پروری و نوازنده‌پروری فراتر رفت و ثمره‌اش این شد که دانش‌آموختگان، مجریِ صِرفِ ردیف موسیقی ملی شدند. مُضاف بر این‌که، آسیبِ یادشده با مُعضل دیگری (در عرصه موسیقی آوازی) تحت عنوان شباهتِ صدایی نیز درآمیخت و مشکل، دوافزون شد.

متأسفانه، بیشترِ صداهای آوازیِ امروز در طیف رَنگ صوتیِ به‌خصوصی طنین‌انداز بوده و همین امر، از تنوع و جلوه‌برانگیزیِ موسیقیِ آوازی‌مان کاسته است. پُرواضح است که راهکارِ بُرون‌رفت از این اوضاع، در حولِ دو راهِ حل خواهد بود: ۱. تجدیدنظر در سیستم آموزش موسیقی ۲. مجاهدت در پرورش و معرفی صداهای جدید.

هنرمند پیشکسوت جناب آقای “محمدجلیل عندلیبی” که از تأثیرگذارانِ موسیقیِ پس از رُخدادِ ۱۳۵۷ محسوب گشته (ممتازواحد، اطلاعات، ۱۳۹۷)۲ و نگارنده نیز ایشان را «نواپردازِ خاطره‌ساز» نامیده است (ممتازواحد، صبا، ۱۳۹۷)۳ ، در اقدامی خودجوش و بنابر مسئولیتِ هنری و دغدغه‌ی معلمی‌اش، طی فراخوانی، اقدام به‌پرورش و معرفی صداهای جدید کرده است.

جالب این‌که، این اقدام بزرگ بدون قیل و قال و جار و جنجالِ رسانه‌ای همراه شد و فقط در صفحات اینستاگرامیِ استاد و همسرشان انعکاس یافته است. مقدم و مهم‌تر از این اهتمام، رویکردِ ایجابیِ معمول گشته در این جریانِ جدید هنری است که بدونِ تخریب و یا تخدیشِ شخصیت‌های بزرگ آوازی (که شاید احیاناً در این همسانیِ صداهای آوازیِ این سال‌ها – خواسته یا ناخواسته – عذر و تقصیری هم داشته‌اند)، فقط بر نَفسِ این هدفِ والا حمیت ورزیده و تا به‌الآن، رویکردِ سلبی و منفی مشاهده نشده است.

اُمید است که سایرِ نواپردازان و آهنگسازان عزیز نیز در این خصوص همتی جزیل را به‌بذل عمل نهند تا شاید گلستان موسیقی آوازی این دیار با تنوعِ گل‌های آن، مجدداً بارور گردد.
همت بلنددار که مردان روزگار
از همت بلند به جائی رسیده‌اند

 

پی‌نوشت :
۱. عالیجنابان “بهروز وجدانی”، “بهروز مبصری”، “علی‌رضا پورامید” و “حمیدرضا عاطفی”، پیوسته و همه حال در شور و حالِ نگارشیِ اینجانب تأثیرگذار بوده‌اند.
۲. ممتازواحد، محمدرضا. ۱۳۹۷. از تأثیرگذارانِ موسیقی پس از انقلاب. روزنامه اطلاعات: ضمیمه‌ی ادبی- هنری، ۲۸ خرداد.
۳. ممتازواحد، محمدرضا. ۱۳۹۷. نواپردازِ خاطره‌ساز. روزنامه صبا: ۴ اردیبهشت.

.