شجریان چون فردوسی نماد فرهنگ ایران خواهد بود

 

به گزارش موسیقی نو به نقل از ایسنا، شجریان چون فردوسی نماد فرهنگ ایران خواهد بود، مراسم گرامیداشت محمدرضا شجریان با حضور برخی از هنرمندان، اهالی فرهنگ و شاگردانش از جمله شمس لنگرودی (شاعر)، سهیل محمودی (شاعر) وحید تاج (خواننده)، مجتبی عسگری (خواننده)، قاسم رفعتی (خواننده)، علی جهاندار (خواننده)، مظفر شفیعی (خواننده)، شاهو عندلیبی (نوازنده نی)، غلامرضا رضایی (خواننده)، هامان خلیلی (نوازنده تار)، علی خدایی (خواننده) جمعه ۳۰ مهر در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

در ابتدای این برنامه سهیل محمودی _ شاعر _ درباره محمدرضا شجریان گفت: شاید به جرئت بتوان گفت که استاد شجریان در صد سال اخیر مهمترین هنرمند تاثیرگذار روزگار خود بوده است که هم عموم مردم و هم خواص اهل فرهنگ او را پذیرفته‌اند. راهی که شجریان باز کرده است تا ۵۰۰ سال آینده هم تداوم خواهد داشت. مقبولیت و پذیرش شجریان نشان داد که هنوز هم شعر و موسیقی در این سرزمین هنر اول است.

او ادامه داد: آنچنان که حافظ بهترین راوی شرایط روزگار خود است شجریان نیز توانست راوی شرایط روزگاری باشد که در آن می‌زیسته. شجریان بهترین نمونه‌هایی را انتخاب کرده که می‌توانسته نشان دهنده روزگار او باشد. او شرایط اجتماعی روزگار خود را همراه با هم نسلانش درک کرد. اینکه اشعار شعرایی چون حافظ، سعدی یا مولانا را انتخاب کنی و متناسب با شرایط روز آنها را ارائه دهی به هوشمندی شجریان برمی‌گردد.

محمودی تصریح کرد: سه نفر در موسیقی ما بیشترین نقش را در ارائه اشعار نیما در بین مردم را داشته‌اند. یکی از آنها زنده یاد محمد نوری بود که استفاده از این اشعار  اقتضای موسیقی او بوده است، زنده یاد فرهاد مهراد که باز هم اقتضای آن نوع موسیقی استفاده از اشعار شاملو و نیمایی بوده است. اما اینکه فردی چون شجریان که در چهار چوب سنت حرکت کرده، هرچند که ساختار شکن و نوآوری داشته است، نشان می‌دهد که او بیشتر از هر کسی خطر کرده که کارهای نیما و نیمایی را بخواند. این توجه به آثار شاعران نیمایی اقتضا و جرئت بزرگواری چون او را می‌طلبید. من خوانندگانی را از نسل خودم سراغ دارم که اگر شعر نیمایی به آنها پیشنهاد می‌کردی می‌گفتند که نه نمی‌توانم.

این شاعر در بخش پایانی صحبت‌های خود گفت: شاید تنها بتوان پنج مورد را نام برد که استاد مثلا در کنسرت‌های خود کلمه‌ای از شعر را اشتباه خوانده است. اما یادمان باشد کسی که در دریای ادبیات فارسی غوطه ور بوده و طی سال‌ها فعالیت تنها پنج مورد اشتباه داشته است یعنی یک قهرمان شگرف بوده است. این یعنی اینکه او روح شعر را دریافته است. رفاقت با شاعرانی چون سایه کم چیزی نیست که او با شاعرانی چون او و اخوان ثالث رفاقت داشته است که اینها همه در درست پیش رفتن مسیرش اثر گذار بوده است. شجریان آنگونه که فردوسی نماد فرهنگ ایران است، نیز نماد فرهنگ ایران خواهد بود.

علی جهاندار نیز درباره شجریان بیان کرد: استاد شجریان حرفی نگذاشته‌اند که بگوئیم و تمام حرف‌هایی که ما باید بزنیم ایشان با کردار، نجابت و هنر خود گفته است. من ضمن اینکه شاگرد ایشان بودم یک دوستی هم بین ما اتفاق افتاد. در رفاقت‌ها آنقدر این مرد بزرگ مایه می‌گذاشت که آدم شرمش می‌شد که آقای شجریان‌ تا این حد هوای همراه خود را دارد. در سفری در آلمان هتل خوبی پیدا نکردیم تا اینکه یک هتل معمولی پیدا شد که رفتیم. اتاقی برای من و همراهم بود که کوچک بود. استاد شجریان در حال رد شدن بود که گفت این اتاق دیگر چیست؟ تو که اینجا جا نمی شوی برو به اتاق من.

این هنرمند ادامه داد: او آواز را به خداوندگاری رساند. ادبیات ما را بین مردم آورد. هیچ خواننده.ای در تاریخ ما جزئیات ساز را به اندازه او نمی‌شناخت. یکبار به خانه دوستی رفته بودیم که نوازنده نی به استاد گفت گفت که شما نمی‌خوانید؟ استاد گفت چرا هر چه را که تو حالش رد داشته باشی می‌خوانیم ولی شروع که شد تو به دنبال من بیا. این حرف او خیلی معنا داشت و نشان می‌داد که استاد می‌دانست ساز او تا کجا می‌رفت. اینها حسن‌هایی بود که استاد با زحمت و پشتکار خود به جایی رساند و تبدیل شد به یک حافظ و سعدی ماندگار. او تاریخی ساخت که افتخاری است برای ما ایرانی‌ها.