در پی درگذشت دردی طریک؛ چشم اسفندیار موسیقی اقوام کجاست؟

 

به گزارش موسیقی نو به نقل از ایسنا: علی مغازه ای در وصف دردی طریک ـ نوازنده فقید دوتار و خواننده ـ که به تازگی به واسطه ابتلاء به کرونا درگذشت، چنین بیان می‌کند: معتقدم دردی طریک آینه دار فرهنگ، آداب و سنن ترکمنی در جهان محسوب می‌شد و جای تأسف است که چنین افرادی را از دست می‌دهیم؛ زیرا با از بین رفتن هم نسلی‌های او، حافظه بخشی‌گری ما نیز در حال از بین رفتن است.

علی مغازه‌ای ـ پژوهشگر موسیقی ـ درباره محمد اسمعیل‌زاده معروف به دردی طریک ـ بخشی یا نوازنده دوتار و خواننده ـ که ۱۲ مهر ماه بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت، اینگونه می‌گوید: محمد اسمعیل‌زاده از طایفه طریک ترکمن بود. او ساکن روستای آق‌قبر در اطراف آق‌قلا بود که در همان موطن مادری خود بدرود حیات گفت.

وی در توصیف جایگاه این هنرمند ترکمن بیان می کند: دردی طریک در نبود حالیپاهای قدیم (خلیفه) جایگاه رفیعی در موسیقی ترکمن داشت. او در نبود حالیپاهای قدیم واقعا جزو معدود افرادی بود که به شکل سنتی و قدیمی خنیاگری یا باغشی‌گری ترکمن، تمام اشعار «مختوم قلی فراغی» و سایر حماسه‌سرایان ترکمن را در سینه داشت.

او ادامه می‌دهد: مرحوم دردی طریک حافظه بسیار خوبی داشت، اگرچه که اواخر عمرش به لحاظ جسمی بسیار ضعیف شده بود اما او امید ما برای حفظ برخی از زوایای روبه افول از رپرتوار موسیقی ترکمانان ایران بود. می‌توان گفت با از بین رفتن این نسل از بخشی‌ها (یا باخشی‌ها) حفره و خلاء بزرگی در این حوزه اتفاق می‌افتد.

 

 

مغازه‌ای در ارتباط با امکان تداوم فرهنگ بخشی‌های ترکمن می گوید: البته درست است که بخشی‌های جوان‌تری داریم که ممکن است رپرتوار موسیقی ترکمن و موسیقی و کارگان توی‌های ترکمن (عروسی) را اداره کنند ولی باخشی‌های قدیمی که به شکل سنتی از گذشتگان معرفتی را با خود حمل می‌کردند، کسانی بودند که در توی‌ها حکمت، معرفت، آگاهی و شعور می‌پراکندند. درواقع باغشی‌ها با قصه‌ها و افسانه‌های قدیم و شعرهای امثال مختوم قلی فراغی، فرهنگ و آداب ترکمن را زنده نگاه می‌داشتند.

این کارشناس موسیقی تصریح می‌کند: نبود افرادی چون دردی طریک به معنای پایان موسیقی منطقه آنها نیست ولی باید بپذیریم که وقتی استادانی چون دردی طریک از دنیا می‌روند، بیشتر کلام و روایت‌های واقعی و درست گذشتگان را از دست می‌دهیم؛ وگرنه که طبیعی‌ است مثلا تکنیک‌های دوتار امری ثابتی و حتا رو به پیشرفت و به‌روز شدن هستد اما موضوع مهم آن است که این افراد حامل فرهنگ و رپرتوار خاص موسیقایی بودند که دیگر همانند گذشته کارکرد و شاید کاربرد گذشته را ندارند.

وی به حرفهایش اضافه می کند: علت اینکه ما نگران هستیم این است که با از دست رفتن این افراد، موسیقی قومی ایشان جایگزین و راوی راستینی چون این استادان را نخواهد داشت که این امر به حافظه غنی آنها بازمی‌گردد که بدون سواد و مطالعه، سینه به سینه اشعاری را در حافظه داشتند و توان این را داشتند که به بهترین شکل این اشعار و فرهنگ قومی و ملی خود را به شنونده و نسل‌های واپسین انتقال دهند.

مغازه‌ای در پایان می‌گوید: ممکن است با از دست رفتن این افراد دیگر نتوانیم روایت های قدیم موسیقی ترکمن را به طور کامل و یکجا یا کامل بشنویم؛ البته امثال باغشی طریک شاگردانی هم دارند ولی واقعیت این است که نسل‌های جوان نمی‌توانند همانند خود او نقل و راوی فرهنگ شفاهی و سنتی و آیینی گذشتگان و پیشینیان خود و قوم خود باشند، چون به دلیل مقتضیات روز به متن و دفتر متکی شده‌اند که این چشم اسفندیار موسیقی اقوام ایرانی است.