داریوش مهرجویی اول آهنگ‌ساز و بعدتر فیلم‌ساز

به گزارش موسیقی نو داریوش مهرجویی یکی- دو سالِ قبل و در آستانه‌ی اکرانِ «لامینور» گفت که از کودکی (هفت سالگی) نوازندگی سنتور می‌کرده است. او در دوره‌ای از نوجوانی در کلاس آموزش موسیقی آقای زندی شرکت کرد و همچنین نزد پدرش که موسیقی ایرانی را خوب می‌شناخت به نواختن سنتور پرداخت و بعد با موسیقی کلاسیک غربی آشنا شد و به نواختن پیانو و نوشتن قطعاتی برای پیانو پرداخت. در هنرستان بود که تا ساعاتِ پایانی شب در هنرستان می‌مانده تا این ساز را تمرین کند. مهرجویی، هشتاد ساله بود که اعتراف کرد در جوانی می‌خواسته آهنگ‌ساز شود و اگر مثلا یک «پیانو» داشته، حتما این اتفاق رخ می‌داده است. اما او هیچ‌گاه در زندگی‌اش موسیقی را فراموش نکرد و گفت: «فکر می‌کنم به خاطر همین علاقه‌مندی‌ها و دغدغه‌هاست که موسیقی این‌طور در فیلم‌هایم منعکس می‌شود.» در این نوشتار، نگاهی گذرا به تعدادی از موسیقی فیلم‌های او داشته‌ایم:

گاو
آهنگ‌ساز این اثر «هرمز فرهت» است. سابقه‌ی آشنایی مهرجویی و فرهت به زمانی برمی‌گردد که این آهنگ‌ساز در دانشگاه کالیفرنیا درس می‌داد و مهرجویی هم از دانشجویانش بود.
زمانی که فیلم گاو ساخته شد، مهرجویی از فرهت خواست تا موسیقی‌اش را بنویسد. آن زمان که فرهت وارد کار شد، فیلم هنوز در مرحله ادیت و تدوین قرار داشت و به صورت نهایی درنیامده ود. فرهت در موسیقی این اثر برخلاف تخصصی که داشت، از سازهای ایرانی بهره بُرد، فرهت درباره‌ی آن اثر گفته است: «تشخیص‌ام این بود که موسیقی این فیلم باید بسیار ساده و عریان باشد و به بیان موقعیت و وضعیت صحنه‌های فیلم بپردازد. از این رو تم‌هایی را ساختم که با وضعیت هر کدام از صحنه‌ها توافق داشته باشد.» نوازندگی سنتور این فیلم را خود مهرجویی برعهده گرفت.

آقای هالو
موسیقی این فیلم نیز از آنِ فرهت است. این آهنگ‌ساز برای «آقای هالو» زمانِ بیش‌تری گذاشت و در صحنه‌ی عروسی علی نصیریان، از تم «مبارک بادا» به شکل نامحسوسی بهره برد. او یک تم نیز برای شخصیت زن این فیلم نوشت که با ویلنسل اجرا می‌شد.

اجاره نشین‌ها
موسیقی این اثر را چشم‌آذر نوشته است، اما موسیقی در این اثر حضوری پررنگ‌تر از موسیقی متن دارد. یکی از ساکنانِ این آپارتمان زنده‌یاد حسین سرشار خواننده مطرح اپراست که حال و هوای دیگری به فیلم داد. مردی که برای گل و گیاه اپرا می‌خواند.

هامون
موسیقی متن هامون، یکی از فراموش نشدنی‌ترین بخش‌های این فیلم است. «چشم‌آذر» موسیقی این اثر را بر اساس تم‌های «باخ» نوشته است. او بر اساس قطعه‌ی  Violin Concerto in E major, BWV 1042: Adagioشاکله‌ی اصلی موسیقی متن هامون را نوشته. موسیقی این فیلم، همچنان به عنوان یکی از شاهکارهای موسیقی متن به حساب می‌آید. «چشم‌آذر» از باخ بهره برده و البته اجرایی الکترونیک از آن انجام داده به همراه تک‌نوازی ویولون خاچیک بابایان.
به نظر می‌رسد که این فیلم روی «چشم‌آذر»‌ تاثیر بسیار زیادی داشت؛ به طوری‌که بعد از آن به خاطر آنچه هم‌ذات پنداری با شخصیت «هامون» انگاشته می‌شود، از همسرش جدا شد. مهرجویی گفت: «من فکر می‌کنم چشم‌آذر با کاراکتر شوهر یعنی هامون (با بازی خسرو شکیبایی) همذات‌پنداری کرد و یک‌جوری خواست این رابطه را داغان کند. زده بود به سرش. رفته بود به عوالم دیگری. خواب حضرت علی را دیده بود و… اصلاً همان چیزهایی که در فیلم «میکس» می‌گوید خنودش بود. بنابراین زندگی خانوادگی‌اش هم لطمه دید.»

میکس
از جمله آثار سینمایی مهرجویی که به نوعی در ارتباط مستقیم با ماجرای موسیقی طراحی شد، «میکس» بود و دیگر تجربه‌ی مشترک مهرجویی و چشم‌آذر. چند روز بیشتر به شروع جشنواره نمانده و فیلمی که خسرو ساخته در مرحله صداگذاری دچار مشکل شده. فرسودگی دستگاه‌های فنی، قطع و وصل مدام برق، آماده نبودن موسیقی متن و خستگی عوامل فنی که به‌طور شبانه‌روزی مشغول کار هستند باعث ایجاد فضایی پرتنش و عصبی‌کننده شده‌است. خسرو تمام انرژی خود را به کار می‌گیرد و با خواهش و تمنا عوامل را تشویق به ادامه کار می‌کند. در حالی که امیدی به آماده شدن فیلم در زمان مقرر نیست. ناصر چشم آذر آهنگساز فیلم هم دچار بحران روحی است و از آماده کردن موسیقی متن طفره می‌رود و وقتی خسرو با شگردهای مختلفی او را به استودیوی ضبط موسیقی می‌برد، خستگی نوازندگان مانع از اجرای موسیقی می‌شود و دست آخر چشم‌آذر یک‌تنه با سینتی‌سایزر موسیقی را اجرا می‌کند.
مهرجویی درباره‌ی این تجربه گفته است: «وقتی به ناصر چشم‌آذر گفتم بیاید در فیلم میکس بازی کند، خیلی دوست داشت و قبول کرد و آمد جلوی دوربین. اما کار سخت بود؛ چون مدام می‌رفت و می‌آمد یعنی با توجه به روحیه‌اش کار کردن با او کمی سخت بود. چشم‌آذر در زمینه بازیگری حرفه‌ای نبود اما چه بازی قشنگی در این فیلم ارائه داد وقتی آهنگ می‌زد، می‌خواند و می‌رفت پشت شمع‌ها.»

سارا
مهرجویی در «سارا» از قطعاتی از فیلیپ گلس بهره بُرد؛ این اتفاق در درخت گلابی نیز رخ داد و مهرجویی دوباره به سلیقه‌ی گذشته‌اش برگشت. گلس ارتباط نزدیکی با سینما داشته است و برای سه فیلم کوندون، ساعات و یادداشت‌هایی برای یک رسوایی نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین موسیقی فیلم شد؛ اما موفق به دریافت این جایزه نشد. همچنین برای سه فیلم  کوندون، نمایش ترومن و ساعات نامزد دریافت جایزه گولدن گلاب شد که در نهایت برای فیلم نمایش ترومن گولدن گلاب را از آن خود کرد.

لیلا
داریوش مهرجویی تا سال‌ها با ترانه و موسیقی باکلام میانه ای نداشت تا اینکه برای اولین بار در لیلا، از قطعه ای با صدای علیرضا افتخاری در برخی سکانس ها استفاده کرد. موسیقی این اثر را کیوان جهانشاهی نوشته است. صدای مناجاتی که درون فیلم است، زمزمه‌های داریوش مهرجویی است که کیوان جهانشاهی به خوبی در فضای فیلم از آن بهره برده است. موسیقی متن فیلم نیز ترکیبی از حس‌های درون قصه است که همزمان حس ناامیدی و امیدواری به آینده را توامان درون مخاطب بر می‌انگیزاند.
در فیلم لیلا هم سه‌تارنوازی برادر لیلا و آوازخوانی‌های دسته‌جمعی در القای حس روانی فیلم تاثیری انکارناپذیر دارند. داداشی در فیلم پری حضور شیطنت‌بارش را با نواختن مضراب بر سنتور قدیمی کوک دررفته رقم می‌زند و پری را از خواب می‌پراند.

سنتوری
فیلمِ سنتوری، عمیق ترین پیوند مهرجویی با موسیقی است. سنتوری یکی از برجسته‌ترین و مهم‌ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران است که با محوریت موسیقی ساخته شده و قطعات باکلام فیلم با صدای محسن چاوشی در این فیلم در زمان انتشار به محبوبیت زیادی رسیدند.اردوان کامکار که نوازنده و آهنگساز فیلم سنتوری است، در این باره می‌گوید: «از آنجایی که آقای مهرجویی از ده، پانزده سال پیش با سبک نوازندگی من در ساز سنتور آشنا بود، خواست که در این فیلم از سبک مدرن نوازندگی سنتور استفاده شود. در صحنه‌هایی از این فیلم، هنرپیشه نقش اول می‌بایست در مجالسی همچون عروسی و… حاضر شود و به نوازندگی بپردازد. بنابراین لازم بود برای این صحنه‌ها، موسیقی مجلسی و پاپ ساخته شود، با این تفاوت که لازم بود حتی این قطعات دارای قدرت نوازندگی و تکنیک بالایی باشد. به گونه‌ای که وقتی یک نوازنده حرفه‌ای به آنها گوش می‌کند، متوجه توانایی نوازنده سنتوربشود و این یکی از پیچیدگی های آهنگسازی این فیلم بود.»
دربسیاری از سکانس‌ها از بسته‌ی دست‌های اردوان کامکار برای نشان دادن سنتور نوازی علی سنتوری استفاده شده است.
آلبوم «سنتوری» با صدای محسن چاوشی اقتباسی از فیلمی به همین عنوان است که البته خیلی‌ها این فیلم را با ترانه «سنگ صبور» می‌شناسند.

لامینور
لامینور، تکرار حضور پررنگ موسیقی در فیلمی از مهرجویی است. دختر جوانی عاشق موسیقی است و به این بهانه بخشی از حضور موسیقی پاپ در جامعه ایران، روایت می شود. موسیقی لامینور را کریستف رضاعی بساخته است که در فیلم‌های چه خوبه برگشتی و نارنجی‌پوش نیز با این کارگردان هم‌کاری داشت.
در موسیقی لامینور ، نزدیک شدن به موسیقی پاپ و استفاده از سازهای ایرانی مثل سنتور به چشم می خورد که برگفته از موضوع فیلم است. موسیقی قطعه باکلام این فیلم (رفیق من باش) نیز تلفیق بسیار خوبی از موسیقی کلاسیک و پاپ و حضور سازی مثل سنتور است.
تلفیق سنتور با گیتار و ویولنسل و هنگ درام و صدای کاوه آفاق منجر به خلق قطعه زیبایی شده که یکی از نکات ویژه این فیلم موسیقی محور است. ملودی کلام این قطعه نیز به شکل هوشمندانه ای تلفیقی از پاپ و راک است.

چه خوبه برگشتی
چه خوبه که برگشتی» محصول سال ۱۳۹۱، از بازی بازیگرانی چون حامد بهداد، رضا عطاران، مهناز افشار و … بهره برده است. این فیلم ملودرامی کمدی است که داستانش از بازگشت فرزاد به ایران آغاز می‌شود. فرزاد دندان‌پزشکی است که پس از سال‌ها به ایران برگشته تا در خانه ساحلی‌اش در کنار دوست قدیمی‌اش، کامبیز، آرامش را تجربه کند. اتفاقاتی پیش میآید که رابطه این دو شکرآب می‌شود و داستان در این مسیر ادامه پیدا می‌کند.
موسیقی کریستف رضاعی در این فیلم تلفیق خوبی از موسیقی کلاسیک و مدرن است. او با رعایت مولفه های موسیقی کلاسیک، با ساخت تم های خوب و طراحی مناسب ارکستراسیون، همراهی خوبی بین موسیقی و تصویر ایجاد می کند. استفاده متفاوت و نوآورانه از سازهای ایرانی و شرقی نیز یکی از مشخصه های موسیقی این آهنگساز است. استفاده از سه تار و تبلا و تمبک در موسیقی چه خوبه برگشتی یکی از این نمونه هاست.