استاد «محمدرضا شجریان» در نگاه دیگران

 

موسیقی نو: حمیدرضا ولیان؛ وقتی سخن از شخصیتی باشد که بیش از ۷۰ سال زندگی اش با هنر و پدیده های مرتبط با آن گره خورده و در دهه های مختلف تاثیرگذار بوده است اظهار نظر افراد و اشخاص در خصوص او در یک نوشتار جمع نمی آید. این ویژگی اختصاص به شجریان ندارد بلکه درباره هر شخصیت تاثیرگذاری که عمر و وقت خود را صرف تعالی یک رشته علمی ، هنری و … کرده است صدق می کند.

دیدگاه ها و اظهار نظر افراد درباره استاد «محمدرضا شجریان» دارای ویژگی های خاصی است که اشاره مختصر به آن ها خالی از لطف نیست.

 

شجریان نیز در دو سوی طیف دیدگاه ها، نظرات به شدت موافق و به شدت مخالف دارد. هم در عموم جامعه و مردم و هم در بین خواص و اهل فن. با این حال آنچه مسلم است اینکه دو سر طیف تندروی موافق و مخالفش، در فراوانی بالایی نیستند و غالب افراد نگاهی میانه رو نسبت به او و هنرش دارند. آنچه یک شخصیت را که ابعاد ملی پیدا می کند متفاوت می کند نگاهش به موافقان و مخالفان است. شاید بیشترین مخالفان او را افرادی تشکیل دهند که شجریان همیشگی شان تغییر رویه داد و برخلاف همه عمر و سلیقه و سیاست هنری اش پای در عالم سیاست گذاشت. تحلیل این موضوع نوشته ای مستقل می طلبد.

استاد محمدرضا شجریان از معدود افرادی است که اساتید، همکاران حرفه ای، شاگرادان و همراهان بیش از نیم قرن فعالیت او در عرصه ملی، همواره به احترام و نیکی از او یاد می کنند. حتی مخالفان او نسبت به هنرش سرتعظیم فرود می آورند و توانایی های هنری اش را می ستایند. این خصوصیت که همکاران حرفه ای در سال های متمادی از یک شخصیت به نیکی یاد کنند خصوصیتی کم نظیر است.

از سوی دیگر، محمدرضا شجریان، همواره در دیدگاه سخت پسند شاعران، که در اظهار نظر نسبت به افراد خصوصا خوانندگان، جانب احتیاط را پیشه می کنند مورد احترام زایدالوصف است. چه شور و شعفی که غزلسرای معاصر، «شهریار» هنگامی که شجریان در منزلش شعری از او را می خواند فراگرفته بود و زبان به تحسین چندباره می گشود.

هوشنگ ابتهاج( سایه)،  تعابیر عجیبی برای او دارد. او را فرزند، پدر، برادر و رفیق خود می داند. می گوید: « اگر حافظ زنده بود شجریان را هنگام آوازخوانی غرق بوسه می کرد.»

 

 

 

 

شاعر فاضل نوپرداز معاصر، استاد شفیعی کدکنی، خود را برای اظهار نظر در خصوص شجریان قاصر می داند و او را «بسان حافظ در شعر و ادبیات ایران ، حافظ در موسیقی ایران» می داند.

 

 

فریدون مشیری شاعر و ترانه سرای معاصر، شجریان را از حیث شخصیت و اخلاق هنری و همچنین توانمندی های موسیقی « بی نظیر و بی تکرار » می داند.

 

از اینگونه اظهار نظرها از شاعران در خصوص شجریان کم نیست و چه سروده ها که در زمان حیات او در وصفش سروده اند.

 

از جمله محمدعلی معلم دامغانی شاعر و ترانه‌سرا، در وصف شجریان سروده است:
دوستدار تو و صدای تواند/ پارت تا پارس سیستان تا ماد

نغمه و شعر و نقش ایرانی/ بنمیرد که خود از ایران زاد

تا شب ما به ربنا روشن/ به تو آسیب چشم بد مرساد

 

 

شجریان در نگاه سایر هنرمندان رشته های مختلف هنری نیز مجبوب و مورد توجه است. استاد علی نصیریان، بازیگر و نویسنده پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون، شحریان را «یک مکتب می داند». او شجریان را نماینده فرهنگ و هنر ایران می داند: «شجریان نماینده راستین و نماینده فرهنگ و هنر ایران زمین در جهان بودند و هستند.» همچنین او در خصوص تأثیرپذیری اش از شجریان می گوید:« به هیچ‌وجه قصد انکار استعدادها و صداهای زیبایی که در زمینه موسیقی فعالیت می‌کنند را ندارم ولی دو نفر، در این زمینه، روی من تأثیر فوق‌العاده‌ای گذاشتند، یکی غلامحسین بنان و دیگری محمدرضا شجریان. بدون تردید این دو کسانی هستند که مرا دگرگون کردند، با موسیقی آشنا نمودند و لذت زندگی، هنر و فرهنگ را به من چشاندند؛ به من آموختند که زندگی بدون فرهنگ، بدون هنر، بدون موسیقی، بدون نقش و نمایش، بی‌رنگ و کسل‌کننده است.»

 

 

 

آیدین آغداشلو نقاش، گرافیست و نویسنده، می‌گوید: «اواخر دهه پنجاه بود که شجریان در ذهن من عمده‌تر شد و این‌بار نه به‌ خاطر حنجره‌اش که به خاطر سر انگشتان چیره وچابکش؛ خوشنویس قابلی شده بود و مرا که سال‌ها بود خوشنویسی دغدغه‌ام بود به تعقیب و تماشای راهی که می‌رفت واداشت و می‌دیدم چه نستعلیق‌نویس قابلی دارد می‌شود و دریافتم آدمی در این میان هست که پروای امر عمده‌تری دارد و دارد معنای منهدم و پراکنده‌شده‌ای را دنبال و جست‌وجو می‌کند که بیشتر- خیلی بیشتر -از‌ها‌ها‌ها‌های مرسوم و معمول است.»

 

 

اظهار نظر اساتید و هنرمندان هم عصر شجریان در خصوص توانایی های او کم نیست. شاید در این فرصت بد نباشد که از سه تن از هنرمندان بنام کشور که در سال خای قبل و بعد از انقلاب با او همراه بودند و خصوصا با او کنسرت های متعدد و شاهکارهایی را خلق کرده اند برای شاهد گفتارمان بیاوریم.

استاد پرویز مشکاتیان یکی از کسانی است که در فضای اجتماعی و رسانه ای به اختلافات او با شجریان در پی مسائل خانوادگی بسیار اشاره شده است. اما او در سال هایی که به ظاهر دوری و فاصله ای در میانه همکاری آن ها بود درباره شجریان چنان متعصبانه سخن می گوید که کمتر طرفدار متعصبی می گویدو او در دیدار دوستی نزدیک که از خراسانی ها و مشهدی ها به مزاح و تعریض، سخن می گفت، پاسخ می دهد:« با همه ارادت و عشقی که به تو دارم، ابداً توهین به سرزمین مادری استاد محمدرضا شجریان را برنمی‌تابم. بار آخر باشد که در حضور من از اهالی سرزمینی سخن می‌رانی که پهلوانی بی‌همتا در موسیقی دارند. یادت باشد استاد شجریان، پهلوان آواز و جهان پهلوان موسیقی و اسطوره میهن است… من نسبت به محمدرضا شجریان  تعصب و علقه خاصی دارم.»

 

 

حسین علیزاده ردیف‌دان، آهنگ‌ساز، پژوهش‌گر و نوازنده تاروسه‌تاردرباره شجریان می‌گوید: «کارهایی که شجریان برای موسیقی ایران کرده است موجب شده تا موسیقی ادامه داشته باشد. شجریان یک ارزش در هنر است و جایگاهش در تاریخ ابدی خواهد بود. شجریان سال‌های بسیار در زمینه موسیقی تلاش کرده و این می‌تواند الگویی برای هنرمندان جوان باشد تا بتوانند جایگاه شجریان‌ها را به دست آورند نه اینکه شرایط جامعه ما و نگاه به هنر را به سمت و سوی تجاری شدن پیش ببرند.»

 

 

فرهاد فخرالدینی موسیقی‌دان، آهنگساز و رهبر ارکستر، شجریان را استاد یگانه آواز ایران می‌داند و می‌گوید: «توانایی‌های او واقعاً ستودنی است. من بارها شاهد هنرنمایی‌های او حین اجرا بوده‌ام و دیده‌ام چگونه حیرت همکارانم را برانگیخته است. او انسانی شریف، نجیب، شجاع و میهن‌پرست و به عبارت دیگر، انسان کاملی ست.»

 

 

دکتر حسین عمومی، موسیقیدان و  آوازشناس برجسته نوشت: «شجریان به خاطر وسعت اطلاعات و معلومات آوازی و شناخت کامل موسیقی و صدای بسیار خوب و حنجره بسیار متناسب، بدون هیچ تردید، بزرگ‌ترین خواننده‌ای است که ایران تاکنون به خود دیده است.»

 

 

 

فهرست هنرمندان و شخصیت های هنری که در خصوص او سخن گفته اند طولانی تر از آن است که بخواهیم در این یادداشت به آن اشاره کنیم. اظهار نظرها درباره استاد محمدرضا شجریان بسیار است. اما آنچه بیش از همه اهمیت دارد چرایی این اظهار نظرهاست. اینکه برجستگان عرصه های مختلف که هریک سرآمدان هنر و رشته خویش اند از یک شخصیت سخن می گویند ما را باید به عمق مطلب برساند . چه ویژگی و خصوصیاتی در او بود که چنین افراد را به مدح او مجاب می کند. حتی کسانی که در برهه هایی اختلاف نظرو سلیقه با شجریان داشته اند. این تمرکز و توجه می تواند زمینه ای باشد برای شکل گیری و الگوسازی هنرمندان جوان کشور که گمنام هستند و در جستجوی نام و …

امید این مختصرپرداختن به نظرگاه دیگران پیرامون استادشجریان،  فرصت چنین تاملی را فراهم سازد. در یادداشت بعد به ابعاد دیگری از زندگی هنری استاد محمدرضا شجریان خواهیم پرداخت.